در پی تکذیب همکاری موریکونه موسیقیدان صاحب نام ایتالیایی برای ساختن موزیک متن فیلم فرزند صبح که به زندگینامه آیت الله خمینی اختصاص دارد و در مورد آن چندی پیش نوشته بودم و طی تماسی که دوست عزیزم داود کریمی با موریکونه داشت و متن تکذیب نامه او را در وبلاگش قرار داد بود ، بالاخره خبرگزارهای حکومتی تکذیب رسمی موریکونه را اقرار کردند و به سوز و گداز و شکوه پرداختند و این تکذیب همکاری را سیاسی خواندند .
امروزه مردم جهان بیش از هر زمان دیگر نسبت به خمینی بعنوان منفورترین حکمران عالم و رذلترین فرد جهان ابراز تنفر دارند و تملق و مجیزگویی برای خمینی یعنی بالا رفتن از شکنجه و خون فرزندان مردم ایران و درود بر شرف این هنرمند گرامی که اجازه نداد کارنامه درخشان هنری او ، در خدمت رژیم و به منظور بهرهبرداری سیاسی و تبلیغاتی و در جهت اهداف آخوندها قرار بگیرد
هر چی بود داود جان دمت گرم درست زدی به خال
اعتراض کانون وبلاگ نویسان ایران به بازداشت ابراهیم مهرنهاد برادرِ یعقوب مهرنهاد
اعتراض فدراسیون بین المللی حقوق بشر و سازمان جهانی مبارزه با شکنجه به صدور حکم اعدام برای یعقوب مهرنهاد
Recent Posts
جمعه، اسفند ۱۰، ۱۳۸۶
چهارشنبه، اسفند ۰۸، ۱۳۸۶
آخرین تاپاله جماران
ارسال شده توسط
بادبان
وقتی که بحران عمیق سراپای رژیم آخوندی را در بر میگیرد و موجودیت و سرنوشت رژیم به خطر جدی میافتد و رژیم خطر سرنگونی را در جمیع جهات حس میکند جنگ اطلاعاتی و امنیتی رژیم بر علیه آزادیخواهان بالا میگیرد . ارگانهای امنیتی و اطلاعاتی به موازات اعدام ها شکنجهها و قطع دست و پا ، از فضای آزاد اینترنت استفاده میکنند و با نام های مختلف و با سایتها و وبلاگهای رنگ وارنگ به شکار مخالفان جدی رژیم میپردازند و اطلاعات جمع میکنند و البته به نام حقوق بشر و به نام حمایت از زندانی سیاسی مینویسند و ظاهری دموکراتیک برای خود میتراشند .
چندی پیش مطلبی نوشته بودم با عنوان کوسههای وبلاگستان را بشناسیم و امروز دیدم که یکی از این کوسهها کامنتی زیر کایکاتور حمایت من نوشته است و برایم خط و نشان کشیده البته مدتی است که با او و ادبیات او آشنایی دارم و یاوه های رسوا شده آخوند یونسی را نشخوار میکند و شاید لیاقت پاسخ گویی نداشته باشد ولی بد نیست تعدای از وبلاگ های او را معرفی کنم تا کسی گول ظاهر دموکراتیک او را نخورد .
شاید اندکی از وبلاگ نویسان او را با نام سهیک و با وبلاگ آخرین ترانه باران ( بخوانید آخرین تاپاله جماران ) بشناسند و همیشه من و تعدای از دوستانم را همه جا عامل نفوذی فرقه رجوی میخواند و توهین و ناسزاز میگوید و مرتباً تهدیدمان میکند البته هیچ هراسی از شندین جفنگیات آخوند پست او ندارم و از تکرار خزعبلات او خندهام میگیرد و با نام سهیک ، بامشاد ، تابناک ، یاشار ، مینو سپهر ، فرساوند ، سپنتا ، سروناز .و...چندین نام دیگر وبلاگ زده است
و انگار پشت مونیتور زندگی میکنند و از این راه ارتزاق میکند و هیچ گونه مشگل و محدودیت نداشته و ظاهراً از امکانات صنفی برخوردار است و مثل ما روزی 10 ساعت کار نمیکند . و ازاین وبلاگ به آن وبلاگش میرود کامنت میگذارد و گاهی هم به وبلاگ های پر بیننده دیگران مثل وبلاگ زیتون سر میزند و علیه مجاهدین در کامنت دونی او سخن پراکنی میکند و واکنش عاجزانه و پرفضیحت از خود نشان میدهد و خلاصه از وبلاگ سازی و سایت بازی اینترنتی که از صنایع نوظهور اطلاعات آخوندی است برای دروغپردازی و لجن پراکنی علیه مقاومت استفاده میکند . و گاهی هم اسم وبلاگ و قالبش را عوض میکند تعدادی از وبلاگهای او این عناوین را دارد
آخرین ترانه باران
نفسی تازه کنیم ....بوی گل می آید
ایران مانا (نام قدیم ) نام جدید این وبلاگ خیس باران است
هفته های خاکستری
آهنگ .....نیمه بزرگ انکار (نام قدیم ) و نام جدید آن
زنان...... نیمه بزرگ انکار
رگ تاک ( نام قدیم ) نام جدید کافکا و هفت روز هفته
نفسی تازه کنیم ( نام قدیم ) نام جدید آخرین ترانه باران
سکوت کوچ
چشم سوم (نام قدیم ) و با نام یاشار مینوشت و الان به اسم مینو سپهر و با عنوان زنان در اسارت فرقه رجوی می نویسد
ایران..... سراچه دلگیر
شکوفه گیلاس
سایه سار ( نام قدیم ) نام جدید سایه سار خستگی ها
من بی رنگی (نام قدیم ) نام جدید می بی رنگی
نقش درون
و در خاتمه یادآوری میکنم که این ترفندها و بوقهای امداد رسان غیبی برای دستگاه جهنمی یک رژیم قرون وسطایی که دست بر قضا از هزاره سوم سر درآورده و به نظر میرسد که به نفس نفس افتاده تلاشی بی نتیجه است و توهینها یک به یک مثل تف سر بالا به ریش آخوندها و همنوایان آنها باز میگردد و آقای معلوم الحال و مزدور آخوند پا بگور از تهدیدات و نشخوار اراجیف تو ترسی ندارم سعید امامی و لاجوردی و حاجی داود از پس ما برنیامد حالا تو با این وبلاگهای وصل شده به مخرج آخوندها میخواهی ما را بترسانی ؟؟
چندی پیش مطلبی نوشته بودم با عنوان کوسههای وبلاگستان را بشناسیم و امروز دیدم که یکی از این کوسهها کامنتی زیر کایکاتور حمایت من نوشته است و برایم خط و نشان کشیده البته مدتی است که با او و ادبیات او آشنایی دارم و یاوه های رسوا شده آخوند یونسی را نشخوار میکند و شاید لیاقت پاسخ گویی نداشته باشد ولی بد نیست تعدای از وبلاگ های او را معرفی کنم تا کسی گول ظاهر دموکراتیک او را نخورد .
شاید اندکی از وبلاگ نویسان او را با نام سهیک و با وبلاگ آخرین ترانه باران ( بخوانید آخرین تاپاله جماران ) بشناسند و همیشه من و تعدای از دوستانم را همه جا عامل نفوذی فرقه رجوی میخواند و توهین و ناسزاز میگوید و مرتباً تهدیدمان میکند البته هیچ هراسی از شندین جفنگیات آخوند پست او ندارم و از تکرار خزعبلات او خندهام میگیرد و با نام سهیک ، بامشاد ، تابناک ، یاشار ، مینو سپهر ، فرساوند ، سپنتا ، سروناز .و...چندین نام دیگر وبلاگ زده است
و انگار پشت مونیتور زندگی میکنند و از این راه ارتزاق میکند و هیچ گونه مشگل و محدودیت نداشته و ظاهراً از امکانات صنفی برخوردار است و مثل ما روزی 10 ساعت کار نمیکند . و ازاین وبلاگ به آن وبلاگش میرود کامنت میگذارد و گاهی هم به وبلاگ های پر بیننده دیگران مثل وبلاگ زیتون سر میزند و علیه مجاهدین در کامنت دونی او سخن پراکنی میکند و واکنش عاجزانه و پرفضیحت از خود نشان میدهد و خلاصه از وبلاگ سازی و سایت بازی اینترنتی که از صنایع نوظهور اطلاعات آخوندی است برای دروغپردازی و لجن پراکنی علیه مقاومت استفاده میکند . و گاهی هم اسم وبلاگ و قالبش را عوض میکند تعدادی از وبلاگهای او این عناوین را دارد
آخرین ترانه باران
نفسی تازه کنیم ....بوی گل می آید
ایران مانا (نام قدیم ) نام جدید این وبلاگ خیس باران است
هفته های خاکستری
آهنگ .....نیمه بزرگ انکار (نام قدیم ) و نام جدید آن
زنان...... نیمه بزرگ انکار
رگ تاک ( نام قدیم ) نام جدید کافکا و هفت روز هفته
نفسی تازه کنیم ( نام قدیم ) نام جدید آخرین ترانه باران
سکوت کوچ
چشم سوم (نام قدیم ) و با نام یاشار مینوشت و الان به اسم مینو سپهر و با عنوان زنان در اسارت فرقه رجوی می نویسد
ایران..... سراچه دلگیر
شکوفه گیلاس
سایه سار ( نام قدیم ) نام جدید سایه سار خستگی ها
من بی رنگی (نام قدیم ) نام جدید می بی رنگی
نقش درون
و در خاتمه یادآوری میکنم که این ترفندها و بوقهای امداد رسان غیبی برای دستگاه جهنمی یک رژیم قرون وسطایی که دست بر قضا از هزاره سوم سر درآورده و به نظر میرسد که به نفس نفس افتاده تلاشی بی نتیجه است و توهینها یک به یک مثل تف سر بالا به ریش آخوندها و همنوایان آنها باز میگردد و آقای معلوم الحال و مزدور آخوند پا بگور از تهدیدات و نشخوار اراجیف تو ترسی ندارم سعید امامی و لاجوردی و حاجی داود از پس ما برنیامد حالا تو با این وبلاگهای وصل شده به مخرج آخوندها میخواهی ما را بترسانی ؟؟
سهشنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۸۶
پنجشنبه، اسفند ۰۲، ۱۳۸۶
به کدامین گناه ، مگر میشود
ارسال شده توسط
بادبان
به کدامین گناه نھاد دوستى و مھر را بردارمیکشید؟
به کدامین گناه صداى عدالت وجوانى و شور را بر دار میکشید؟
به کدامین گناه حس واحساس و محبت به وطن را بردار میکشید؟
به کدامین گناه فریاد حق و آزادى ملت در بند را بردار میکشید؟
به کدامین گناه زبان گویاى بلوچ و بلوچى را بردار میکشید؟
به کدامین گناه نکرده بى گناه را با دارگناه , گناھکار میکنید؟
به کدامین گناه ,بکدامین گناه
مگر میشود نھاد مھر ودوستى و محبت را ھم اعدام کرد؟
مگر میشود صداى آزادى و حق طلبى را اعدام کرد؟
مگر میشود ملت اعدام شده را صدھا بار اعدام کرد؟
مگر میشود روشنایى و نور و دانش را اعدام کرد؟
مگر میشود تمام انسان وانسانیت را اعدام کرد؟
مگر میشود بویش خوش گُل را با چیدن از بین بُرد؟
مگر میشود از زاد و ولد مھر نھادھا جلوگیرى کرد؟
مگرمیشود , مگرمیشود
اى مادارن و دختران وطنم بلوچستاناى فرشتگان پروبال شکستۀ زمان
دیگر باره غرشى کنید بسان باران
ھزاران بزایید مھرنھادھا ھزاران
کوران دامنى
دوستان در کانون وبلاگ نویسان ایران برای حمایت از مهرنهاد وبلاگی را فعال کردهاند ، تا صدای عدالت و فریاد حق او در بهشت بیخبری ما خاموش نگردد . در سرزمینی که به هر گوشه آن داری برپا است و در خیابانهای ستم دیده آن هر کسی برای نان گرسنگی دیوانهوار آمد و رفت میکند و هر کسی با سوزن تسلیم زندگی داستان خود را میدوزد در این میهن هزار زندان
.
دوشنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۶
انتخابات مجلس هشتم
ارسال شده توسط
بادبان
پنجشنبه، بهمن ۲۵، ۱۳۸۶
حکم اعدام یک بلوچ دلاور
ارسال شده توسط
بادبان
یعقوب مهرنهاد به اعدام محکوم شده است او دبیرکل انجمن جوانان صدای عدالت و از فعالان مدنی و رهبر جوانان بلوچستان است . این انجمن که یک نهاد مدنی و مسقل ( ان جی او ) است حدود سه هزار عضو دارد . جوانان بلوچ ، یعقوب مهرنهاد را انتخاب کرده بودند بخاطر اینکه از مدافعان تسلیم ناپذیر مردم فقیر و محروم بلوجستان بود میدانستند که او نمیرود بروی صندلی با روکش نرم ِ پشت میزکار بنشیند و دستها را پشت سر قلاب کند و رئیس بماند و آبدارچی برایش شیرینی و چایی سرو کند . نه او بلوچ دلاوری است که با صدای خود و با قلم خود به ستم و تبعض تسلیم نمیشود و برای رهایی از فقر و محرومیت و آزادی بیان اهل سنت تلاش میکند .
یعقوب وبلاگ نویس و سرپرست روزنامه « مردم سالاری » است و از ستم سالاری که در حق مرم بلوچ روا داشتهاند سخن میگوید و به خاطر همین نظام استبداد سالار دینی تحمل او را نداشت و 6 اردیبهشت ماه سال جاری به هنگام بازگشت از یک جلسه سخنرانی که با مجوز قانونی برپا شده بود بههمراه 4 تن دیگر از دوستانش دستگیر و روانه زندان میشود
دادگاه یعقوب مهرنهاد ماه گذشته بدون حضور هیئت منصفه و وکیل و خانواده او برگذار میشود و پنج شنبه شب گذشته حکم اعدام او را بعد از 10 ماه زندان به خانوادهاش ابلاغ میکنند
دو ماه پیش خانواده یعقوب در آخرین ملاقات با او آثار شکنجه را بروی سر و صورت و بدن ، و همچنین عدم تعادل و کاهش وزن را در او مشاهده میکنند و طی آخرین تماس تلفنی یعقوب مهرنهاد به خانوادهاش گفته است من همچون برادران دیگر بلوچم پس از شکنجهها بیگناه کشته میشوم
رژیم ایران دبیر انجمنی را میخواهد اعدام کند که اعتبارنامه رسمی از سازمان ملی جوانان را دارا است و از سال 1381 طبق قوانین جمهوری اسلامی فعالیت دارد ولی متاسفانه این حکم اعدام یک حکم سیاسی و یک توطئه سیاسی بر علیه مردم بلوچ است . این حکم صادره برای تائید روز 28 بهمن در دسترس دیوان عالی کشور قرار میگیرد . در دو سال گذشته شاهد هزاران دستگیری و صدها اعدام در ملاءعام در سیستان و بلوجستان بودیم . همین چند روز پیش بود شنیدیم برای ایجاد رعب و وحشت ساطور و تبر مسئولان قضایی و انتظامی دست و پای 5 جوان بلوچی را نشانه رفت و ما هیچ واژه ای برای بیرحمی این جانوران در ذهنمان نیافتیم
شاید طناب دار و این نوع احکام ظالمانه بتواند صدای یعقوب را خاموش کند ولی هرگز مردم غیور بلوچ را وادار به سکوت نخواهد کرد و جمهوری اسلامی ایران باید در انتظار عواقب ناخوشایند چنین احکامی باشد .
چهارشنبه، بهمن ۱۷، ۱۳۸۶
فرزند صبح یا پدرخوانده تروریسم
ارسال شده توسط
بادبان
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی یک فیلم سینمایی به نام فرزند صبح درباره زندگی روح الله خمینی در ایران ساخته میشود و این فیلم در حال حاضر در مرحله مونتاژ قرار دارد و کار آن بزودی به اتمام میرسد و تمام خبرگزاریهای رسمی ایران درباره این فیلم تبلیغ و ترویج کردهاند و بهروز افخمی کارگردان این فیلم به خبرگزاریها رسمی ایران گفته است که با انیو موریکونه آهنگ ساز معروف ایتالیایی مذاکرات اولیه را به اتمام رساندیم و او به کمک پسرش موسیقی متن این فیلم را خواهد ساخت و هنرپیشههایی مثل محمد رضا شریفی نیا و هدیه تهرانی نیز دراین فیلم ایفای نقش میکنند
وقتی این خبر را شنیدیم دوست عزیزم داود کریمی مسئول انجمن پناهندگان سیاسی ایرانی در ایتالیا در وبلاگش با فراخوان فوری به بستن چنین قرار دادی و به خدمت درآمدن برای پدرخوانده تروریسم هشدار داد و از موریکونه درخواست کرد تا هنرش را به پای دیکتاتوری هم چون خمینی قربانی نکند و دست همکاری برای تطهیر هارترین و بیرحمترین دشمن مردم ایران ندهد
و بلاخره با موریکونه تماس حاصل شد و در تماس تلفنی استاد سرشناس موسیقی موریکونه به آقای کریمی اظهار داشت که این خبرکذب محض است و در این رابطه هیچ تماسی با او گرفته نشده است و اگرچنین پیشنهادی بشود موافقت نخواهد کرد .و این درحالی است که تمامی خبرگزاری های ایران از قول افخمی از مذاکره با موریکونه برای موزیک متن فیلم خبر میدادند و نوشته بودند موریکونه برنده جایزه اسکار میبایست قبل از تابستان کار ساخت موسیقی متن این فیلم را به اتمام برساند .
محمدرضا شرفالدين تهیه کننده این فیلم گفته که وقتي توليد اين پروژه را آغاز كرديم، قصد داشتيم از «شون كانري» براي ايفاي نقش حضرت امام استفاده كنيم .
حضور چهرهای معروف و سرشناس میتواند عامل مهمی برای گسترش و ترویج مطامع و اهداف آخوندها باشد ولی نباید فراموش کنیم که سینما به عنوان هنر نمایشی و قالب کاری هنری نباید در خدمت هرمحتوای قرار بگیرد حقیقت هنر عین تعهد است نباید مسقل از یکدیگر فرض کرد .
چون مستی قدرت نیاز به مداحی و مجیزگویی دارد دلبرکان آخوند پسندی مثل افخمی با ساختن چنین فیلمهایی و برای نام ونان به شیپورخیانت پیشگی میدمند تا از چهره بدنام پدرخوانده تروریسم ، انسانی عرفانی و الهی بسازند البته با رنگ ولعاب و افکتهای خاص سینمایی و به این شکل وقتی هنر در خدمت انسانیت نیست از هستی حقیقی خود ساقط میشود . و هنر این چنینی هنر باسمهای است چون خمینی به قول شاملو به تقوای آب و گیاه پی نبرد . و با یاسها به داس سخن گفت
وقتی این خبر را شنیدیم دوست عزیزم داود کریمی مسئول انجمن پناهندگان سیاسی ایرانی در ایتالیا در وبلاگش با فراخوان فوری به بستن چنین قرار دادی و به خدمت درآمدن برای پدرخوانده تروریسم هشدار داد و از موریکونه درخواست کرد تا هنرش را به پای دیکتاتوری هم چون خمینی قربانی نکند و دست همکاری برای تطهیر هارترین و بیرحمترین دشمن مردم ایران ندهد
و بلاخره با موریکونه تماس حاصل شد و در تماس تلفنی استاد سرشناس موسیقی موریکونه به آقای کریمی اظهار داشت که این خبرکذب محض است و در این رابطه هیچ تماسی با او گرفته نشده است و اگرچنین پیشنهادی بشود موافقت نخواهد کرد .و این درحالی است که تمامی خبرگزاری های ایران از قول افخمی از مذاکره با موریکونه برای موزیک متن فیلم خبر میدادند و نوشته بودند موریکونه برنده جایزه اسکار میبایست قبل از تابستان کار ساخت موسیقی متن این فیلم را به اتمام برساند .
محمدرضا شرفالدين تهیه کننده این فیلم گفته که وقتي توليد اين پروژه را آغاز كرديم، قصد داشتيم از «شون كانري» براي ايفاي نقش حضرت امام استفاده كنيم .
حضور چهرهای معروف و سرشناس میتواند عامل مهمی برای گسترش و ترویج مطامع و اهداف آخوندها باشد ولی نباید فراموش کنیم که سینما به عنوان هنر نمایشی و قالب کاری هنری نباید در خدمت هرمحتوای قرار بگیرد حقیقت هنر عین تعهد است نباید مسقل از یکدیگر فرض کرد .
چون مستی قدرت نیاز به مداحی و مجیزگویی دارد دلبرکان آخوند پسندی مثل افخمی با ساختن چنین فیلمهایی و برای نام ونان به شیپورخیانت پیشگی میدمند تا از چهره بدنام پدرخوانده تروریسم ، انسانی عرفانی و الهی بسازند البته با رنگ ولعاب و افکتهای خاص سینمایی و به این شکل وقتی هنر در خدمت انسانیت نیست از هستی حقیقی خود ساقط میشود . و هنر این چنینی هنر باسمهای است چون خمینی به قول شاملو به تقوای آب و گیاه پی نبرد . و با یاسها به داس سخن گفت