Recent Posts
سهشنبه، آذر ۰۹، ۱۳۸۹
یکشنبه، آذر ۰۷، ۱۳۸۹
ویکی لیکس فاش کرد: موشکهای ارسالی کره شمالی به ایران قادر است اروپا را هدف قرار دهد
ارسال شده توسط
بادبان
در یکی از فایلهای ارسال شده به نیویورک تایمز ، ویکی لیکس فاش ساخت که ایران از کره شمالی موشکهای پیشرفته دور برد که قادر است اروپای غربی و امریکا را هدف قرار دهد خریداری کرده است. در این اسناد و مدارک نگرانی اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا در مورد تمایل رژیم تهران به استفاده ار این تسلیحات پیشرفته مشاهده میشود. توانایی این تسلیحات پیشرفته نظامی بالاتر از تصورات و اظهارات علنی عنوان شده توسط مقامات واشنگتن است
از اسناد مهم دیگر در باره ایران، تقاضای کشورهای عربی از آمریکا برای حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران، و در خواست ملک عبدالله از آمریکا برای بریدن سر مار ( ایران ) و نظرات وزیر دفاع اسرائیل، اهود باراک، در مورد ایران فاش شده، که او میگوید بین 6 تا 18 ماه برای توقف ایران از دستیابی به سلاح هسته ای فرصت داریم و بعد از آن تاریخ هر راه حل نظامی عواقب جانبی جبران ناپذیر را در بر خواهد داشت
از اسناد مهم دیگر در باره ایران، تقاضای کشورهای عربی از آمریکا برای حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران، و در خواست ملک عبدالله از آمریکا برای بریدن سر مار ( ایران ) و نظرات وزیر دفاع اسرائیل، اهود باراک، در مورد ایران فاش شده، که او میگوید بین 6 تا 18 ماه برای توقف ایران از دستیابی به سلاح هسته ای فرصت داریم و بعد از آن تاریخ هر راه حل نظامی عواقب جانبی جبران ناپذیر را در بر خواهد داشت
سهشنبه، آذر ۰۲، ۱۳۸۹
سهشنبه، آبان ۲۵، ۱۳۸۹
دوشنبه، آبان ۲۴، ۱۳۸۹
برای نظام قضایی ایران همه در برابر قانون نا برابرند
ارسال شده توسط
بادبان
روز چهارشنبه 21 مهرماه 1389 ساعت 8 صبح، سروان شایسته از پلیس امنیت تماس گرفت و مرا به مقر پلیس امنیت در خیابان شریعتی برای ساعت 9 دعوت کرد، عذر خواستم و عرض کردم تا 11 جلسه ای دارم، بعد می آیم. می دانستم که ممکن است بازگشتی نباشد، با همسرم رفتم که اگر ماندگار شدم اتومبیل را برگرداند
آن وقت میگویند نظام قضایی، مردم را به یک چشم نگاه میکند! و بالای ترازوی عدالت قوه قضاییه کلمه عوام فریبانه الله میگذارند و شعار و ادعای تو خالی و مسخرهی همه در برابر قانون برابرند! را سر میدهند و هر از گاهی تو تبلیغات تلویزیونیشان پخش میکنند ، ولی این حقهبازی ها و حیلهها را دیگر کسی باور ندارد !
همین چند روز پیش ماموران امنیتی برای دستگیری آرش صادقی( عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علامه )به خانه اش ساعت 4 صبح جوری شبیخون زدند و شیشه ها را شکسته که مادر این فعال دانشجویی دچار حمله قلبی شده و پس از چهار روز دربیمارستان فوت کرد ! و آن وقت برای دستگیری آقا زاده آیت الله خزعلی بهش زنگ میزنند و او را به شعبه چهارم امنیت ( مستقر در اوین ) دعوت میکنند و او هم میگوید فعلاً وقت ندارم مشغولم دو ساعت دیگه میام و بقول خودش با ادب و احترام با او برخورد میکنند و آقازاده خزعلی هم بعد از آزادی از افسران شایسته پلیس امنیت تقدیر میکند
در حکومت جمهوری اسلامی نزدیک بودن به مراکز قدرت نحوه برخورد با منتقدان را تعیین میکند منتقد هم با برانداز تفاوت دارد و جایگاه آقا زاده با دانشجوی آزادیخواه هم متفاوت است. غلط نکنم من فکر کنم ولی فقیه میخواهد در آینده از آقای مهدی خزعلی بعنوان رئیس جمهور آینده کشور استفاده کند البته اگر حکومت تا انتخابات بعدی ریاست جمهوری دوام بیاورد
ای کاش آقای مهدی خزعلی بعد از تقدیر از افسران شایسته در وبلاگش مینوشت چطور شد که آزادش کردند ؟ تا سایر زندانیان دربند اوین هم یاد بگیرند و از زندان آزاد بشوند !
چهارشنبه، آبان ۱۹، ۱۳۸۹
«دموکراسی این نیست»
ارسال شده توسط
بادبان
چندی پیش آقای هادی خرسندی مصاحبهای با رادیو زمانه انجام داده بود و شهرزاد سمرقندی در باره سخنرانی خرسندی و حضور او در مراسم خاکسپاری مرضیه، از این طنزپرداز خوش ذوق سئوالاتی کرده بود . من هم این مصاحبه را خواندم و بعد از خواندن نظراتم را در کامنتی مفصل زیر مصاحبه قرار دادم و کامنتدونی زمانه نوشت نظر شما پس از تایید دبیر وبسایت منتشر میشود. بعد از 24 ساعت دیدم نظراتم منتشر نشد
دوباره رفتم و اعتراض کردم و نوشتم چرا کامنت مرا منتشر نکردید من به کسی توهین و اهانتی نکردم جوابی دریافت نکردم رفتم و در صفحه شخصی هادی خرسندی و زیر لینک همان مصاحبه نوشتم هادی جان نمیدانم چرا رادیو زمانه کامنت مرا منتشر نمیکند و به جدم قسم به کسی هم توهین نکردم و خرسندی عزیز در پاسخ کامنت من در کمال فروتنی ایمیلی زده بود و نوشته بود همکار راديو زمانه گفت دوباره بفرستيد شايد اشتباه شده. يادش نميامد. ميتوانيد براي من هم بفرستيد . کامنتم را جایی ذخیره نکرده بودم تا کپی آن را دوباره بفرستم ولی مضمون آن را به یاد دارم و امروز مطالبی را هم به آن اضافه میکنم و همین جا قرار میدهم
بیشتر آنهایی که به خرسندی و مرضیه ایراد میگیرند و حتی با وقاحت مراسم ترحیم مرضیه را مجلس ترحیم دموکراسی میخوانند بویی از دموکراسی نبرده و برای انتخاب آزاد انسانها، ارزشی قائل نیستند میگویند مجاهدین از مرضیه استفاده سیاسی تبلیغاتی کردند خب بابا جان در همه جای این جهان و در همه کشورها، خیلی از هنرمندان توانایی هنری خود را صرف ایدهها و هدفها و باورهای سیاسی خود میکنند و حالا چه در جامعه دموکراتیک و چه در جامعه استبداد زده چه در خدمت به مردم و چه در خدمت به دیکتاتورها و این مسائل مختص فقط ما ایرانیان نیست
هنرمندانی را میبینیم که برای مثال برای ستاد انتخاباتی باراک اوباما هنرنمایی میکنند و یا از کاندیداتوری میر حسین موسوی حمایت میکند و یا هنرمندانی به محضر مقام مزخرف رهبری می روند و یا هنرمندانی هستند که برای احزاب و نهادهای سیاسی اجتمایی فعالیت میکنند و هنرمندانی زیادی هم جانشان را در راه اهداف و باورهای سیاسی خود میگذارند ویکتور خارا ،لورکا ، سعید سلطانپور و …
هم دیکتاتورها از تولیدات آثار هنری استفاده میکنند و هم آزادیخواهان ولی آنچه که در تاریخ ماندگار خواهد ماند و آیندهگان در مورد آن قضاوت خواهند کرد آثاری است که به هویت انسان ارزش میدهد چون رسالت هنرمند ترسیم حقیقت است و رسالت دیکتاتورهای ِضد هنر انکار حقیقت است.
و آنان که هنرشان را در خدمت به حکومت دیکتاتوری معامله میکنند و چون چهره ای دروغین از دیکتاتور عرضه میکنند هیچگاه آثارشان ماندگار نخواهند بود و بر عکس آثار شگرف و به یاد ماندنی و به قول ریتسوس بزرگترین نمونه های مقاومت، در زمان بزرگترین ظلم ها به وجود آمده اند. و این چنین است برتولد برشت در سالهای جنگ و تبعید آثار شگرف خلق میکند و این چنین است غزلیات آتشین فرخی یزدی در حکومت زور و استبداد بینظیر میشود و در آثار سیاسی پیکاسو در تبعید وقایع سیاسی در نگاهی هنرمندانه ارزش و اعتبار ویژه کسب میکند
یادمان نرود زمانی که فاشیزم در اروپا حکومت میکرد، فاشیستها هنر آونگارد را پوچ و بیمعنی تلقی میکردند ولی از همین هنر نامفهوم و بیمحتوا بیشترین ترس را داشتند
وقتی هویت و حرمت ایرانی به دست گروهی جلاد انکار میشود و هزاران جوان و نوجوان اعدام و زندان شکنجه میشوند و دست و پایشان را قطع میکنند و سنگسار میکنند و زنان را از حقوق انسانی منع میکنند وظیفه هنرمند متعهد چیست؟ تا زمانی که تبعید است هنرمند، نمایش نویس، نقاش، طنزپرداز، نویسنده، آوازه خوان چیزی را مینویسد و یا نقاشی میکند یا میخواند که دیده است و حس کرده است خب در این شرایط هنرمندانی مثل مرضیه و یا ساعدی و یا خرسندی میآیند و از حرمت انسانی دفاع میکنند و انسانیت را در آثارشان انعکاس میدهند
ولی بسیاری از هنرمندان هم هستند چه در لوس آنجلس و چه در جاهای دیگر ترجیح میدهند میدان فعالیتشان متفاوت باشد و ذوق هنریشان را صرف چیز دیگری بکنند و به کسب و کار صرفاً هنری بپردازند. خب رژیم هم تبلیغات میکند پول خرج میکند تا بین هنرمندان همزبان و همصدا و همقدم پیدا کند عواملش را به خارج کشور میفرستد تا با وعده و وعید و امتیازات هنرشان را به خدمت بگیرد و اگر بدلیل بیآبروییهای ویژه اش در خارج نتواند هنرمند را همدست خود درآورد حداقل میخواهد کاری به کارش نداشته باشند و پاپیچ جنایتهایشان نشوند و خط قرمزها را رد نکنند
خب تو این شرایطی که هر صدایی از جنس آزادی در گلو خفه میشود، مرضیه تصویر دیگری از هنرمند ایرانی نشان میدهد از مال و ملک و جان و فرزند و وابستگیهای عاطفی و مهمتر از همه از خاک وطنش در 71 سالگی دل میکند تا هنرش و صدایش را ناقوس مرگ رژیم آخوندی کند اذان را باصدای خودش میخواند تا به آخوندهای زنستیز نشان دهد اگر با اختیار و نه به اجبار مذهب را بپذیرد میتوان حتی موذن باشد و پیش نماز مردها هم باشد و امروز کسانی که مرضیه را به خاطر انتخاب سیاسی اش مورد حمله و هتاکی قرار میدهند، و نان میان تهی دموکراسی خود را برای چندمین بار در تجارتخانه ابدی خود در بازار اینترنت به حراج میگذارند بویی از دموکراسی نبرده و برای انتخاب آزاد انسانها، ارزشی قائل نیستند
دوباره رفتم و اعتراض کردم و نوشتم چرا کامنت مرا منتشر نکردید من به کسی توهین و اهانتی نکردم جوابی دریافت نکردم رفتم و در صفحه شخصی هادی خرسندی و زیر لینک همان مصاحبه نوشتم هادی جان نمیدانم چرا رادیو زمانه کامنت مرا منتشر نمیکند و به جدم قسم به کسی هم توهین نکردم و خرسندی عزیز در پاسخ کامنت من در کمال فروتنی ایمیلی زده بود و نوشته بود همکار راديو زمانه گفت دوباره بفرستيد شايد اشتباه شده. يادش نميامد. ميتوانيد براي من هم بفرستيد . کامنتم را جایی ذخیره نکرده بودم تا کپی آن را دوباره بفرستم ولی مضمون آن را به یاد دارم و امروز مطالبی را هم به آن اضافه میکنم و همین جا قرار میدهم
بیشتر آنهایی که به خرسندی و مرضیه ایراد میگیرند و حتی با وقاحت مراسم ترحیم مرضیه را مجلس ترحیم دموکراسی میخوانند بویی از دموکراسی نبرده و برای انتخاب آزاد انسانها، ارزشی قائل نیستند میگویند مجاهدین از مرضیه استفاده سیاسی تبلیغاتی کردند خب بابا جان در همه جای این جهان و در همه کشورها، خیلی از هنرمندان توانایی هنری خود را صرف ایدهها و هدفها و باورهای سیاسی خود میکنند و حالا چه در جامعه دموکراتیک و چه در جامعه استبداد زده چه در خدمت به مردم و چه در خدمت به دیکتاتورها و این مسائل مختص فقط ما ایرانیان نیست
هنرمندانی را میبینیم که برای مثال برای ستاد انتخاباتی باراک اوباما هنرنمایی میکنند و یا از کاندیداتوری میر حسین موسوی حمایت میکند و یا هنرمندانی به محضر مقام مزخرف رهبری می روند و یا هنرمندانی هستند که برای احزاب و نهادهای سیاسی اجتمایی فعالیت میکنند و هنرمندانی زیادی هم جانشان را در راه اهداف و باورهای سیاسی خود میگذارند ویکتور خارا ،لورکا ، سعید سلطانپور و …
هم دیکتاتورها از تولیدات آثار هنری استفاده میکنند و هم آزادیخواهان ولی آنچه که در تاریخ ماندگار خواهد ماند و آیندهگان در مورد آن قضاوت خواهند کرد آثاری است که به هویت انسان ارزش میدهد چون رسالت هنرمند ترسیم حقیقت است و رسالت دیکتاتورهای ِضد هنر انکار حقیقت است.
و آنان که هنرشان را در خدمت به حکومت دیکتاتوری معامله میکنند و چون چهره ای دروغین از دیکتاتور عرضه میکنند هیچگاه آثارشان ماندگار نخواهند بود و بر عکس آثار شگرف و به یاد ماندنی و به قول ریتسوس بزرگترین نمونه های مقاومت، در زمان بزرگترین ظلم ها به وجود آمده اند. و این چنین است برتولد برشت در سالهای جنگ و تبعید آثار شگرف خلق میکند و این چنین است غزلیات آتشین فرخی یزدی در حکومت زور و استبداد بینظیر میشود و در آثار سیاسی پیکاسو در تبعید وقایع سیاسی در نگاهی هنرمندانه ارزش و اعتبار ویژه کسب میکند
یادمان نرود زمانی که فاشیزم در اروپا حکومت میکرد، فاشیستها هنر آونگارد را پوچ و بیمعنی تلقی میکردند ولی از همین هنر نامفهوم و بیمحتوا بیشترین ترس را داشتند
وقتی هویت و حرمت ایرانی به دست گروهی جلاد انکار میشود و هزاران جوان و نوجوان اعدام و زندان شکنجه میشوند و دست و پایشان را قطع میکنند و سنگسار میکنند و زنان را از حقوق انسانی منع میکنند وظیفه هنرمند متعهد چیست؟ تا زمانی که تبعید است هنرمند، نمایش نویس، نقاش، طنزپرداز، نویسنده، آوازه خوان چیزی را مینویسد و یا نقاشی میکند یا میخواند که دیده است و حس کرده است خب در این شرایط هنرمندانی مثل مرضیه و یا ساعدی و یا خرسندی میآیند و از حرمت انسانی دفاع میکنند و انسانیت را در آثارشان انعکاس میدهند
ولی بسیاری از هنرمندان هم هستند چه در لوس آنجلس و چه در جاهای دیگر ترجیح میدهند میدان فعالیتشان متفاوت باشد و ذوق هنریشان را صرف چیز دیگری بکنند و به کسب و کار صرفاً هنری بپردازند. خب رژیم هم تبلیغات میکند پول خرج میکند تا بین هنرمندان همزبان و همصدا و همقدم پیدا کند عواملش را به خارج کشور میفرستد تا با وعده و وعید و امتیازات هنرشان را به خدمت بگیرد و اگر بدلیل بیآبروییهای ویژه اش در خارج نتواند هنرمند را همدست خود درآورد حداقل میخواهد کاری به کارش نداشته باشند و پاپیچ جنایتهایشان نشوند و خط قرمزها را رد نکنند
خب تو این شرایطی که هر صدایی از جنس آزادی در گلو خفه میشود، مرضیه تصویر دیگری از هنرمند ایرانی نشان میدهد از مال و ملک و جان و فرزند و وابستگیهای عاطفی و مهمتر از همه از خاک وطنش در 71 سالگی دل میکند تا هنرش و صدایش را ناقوس مرگ رژیم آخوندی کند اذان را باصدای خودش میخواند تا به آخوندهای زنستیز نشان دهد اگر با اختیار و نه به اجبار مذهب را بپذیرد میتوان حتی موذن باشد و پیش نماز مردها هم باشد و امروز کسانی که مرضیه را به خاطر انتخاب سیاسی اش مورد حمله و هتاکی قرار میدهند، و نان میان تهی دموکراسی خود را برای چندمین بار در تجارتخانه ابدی خود در بازار اینترنت به حراج میگذارند بویی از دموکراسی نبرده و برای انتخاب آزاد انسانها، ارزشی قائل نیستند