Recent Posts

دوشنبه، دی ۱۰، ۱۳۸۶

دفتر سال نو 2008

دفتر سال نو 2008 با 365 صفحه سپید گشوده شد . سیاه کردن برگ برگ این دفتر به عهده ماست ، خالق هر آنچه به روی این کاغدهای سپید می‌آید . امیدوارم تمام رنگ‌های زندگی در آن جان بگیرند و دیگر دیوار بلند با خطوط نازک سیاه بر این دفتر نباشد .
و برایتان 12 ماه موفقیت و پیروزی ، 365 روز سلامتی و شادابی ، 8,760 ساعت آرامش و آسایش ، 525,600 دقیقه مهر و صفا ، 31,536,000 ثانیه امیدواری آرزو دارم

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

یکشنبه، دی ۰۹، ۱۳۸۶

هفته‌ای که گذشت

اگر در پاکستان بنیادگرایان اسلامی برای تسخیر سیاسی ، رقیبان خود را از بین می‌برند و کسانی را که معتقد به جدایی دین از سیاست هستند را ترور می‌کنند در ایران آخوند پور محمدی راه حل بهتری برای ادامه تسخیر سیاسی یافته است ! در حالی که مردم پاکستان هنوز در سوگ بی نظیر بوتو بسر می‌برند ، فرزند بی نظیر و حزب مردم خود را برای انتخابات داغ پاکستان آماده می‌کنند ، آخوند پورمحمدی وزیر کشور و مجری برگذاری انتخابات آتی مجلس هشتم 92 میلیون کارت ملی صادر کرده است و احتمالاً مرده‌ها هم رای خواهند داد !!

طبق مرکز آمار ایران جمعیت کل کشور در سال 1385 که آخرین سرشماری انجام شده است 70 میلیون 495 هزار و 782 نفر است . پیدا کنید جستجوگران مشروعیت را !! آنهایی که برای مشروعیت سیاسی به هر وسیله نامشروعی متوسل می‌شوند و در این میان اصلاح طلبان حکومتی هم هنوز چشم به کرسی‌های این مجلس دوخته‌اند تا از خوان قدرت سهمی ببرند . البته بر اساس دیدگاه ولی فقیه حاکمیت در اصل از آن خداست و به عبارتی دیگر: حاکمیت ازشؤون ربوبیت الهی است. هیچ کس حق حکومت بر انسانی را ندارد، مگر آنکه خدا به او اجازه دهد . و ولایت فقیه از طرف خدا اجازه حکومت بر مردم ایران را داشته و دارد !!

و جالب اینکه جمهوری اسلامی در ادامه سیاست عوام‌ فریبی و مردمی نشان دادن چهره حکومت خود همیشه به دنبال چهره‌های محبوب ادبی سینمایی و هنری و ورزشی هستند . آخرین نمونه آن دیه‌گو آرماندو مارادونا است که گویا با سفیر آخوندها در بوئنس آیرس ملاقات داشته و پیراهن امضاء شده خود را به او اهداء کرده است و گفته من از اعماق وجودم با مردم ايران هستم و آنها را حمايت مي‌كنم و خواستار دیدار با احمدی ‌نژاد شده است.


آقای مارادونا اگرمی‌خواهد حمایت کند بهتر است از فرزند خودش حمایت کند که در پی خوش‌گذرانی‌های جنسی و بدور از چشم همسرش در ناپولی به جا گذاشته و هیچ حق و حقوقی برایش قایل نشده و بالاخره پس از کش و قوس‌های زیادی ، و با آزمایش« دی ان آ» دادگاه ایتالیا او را وادار به رسمیت شناختن فرزندش کرده است و فرزندش بارها برای حمایت مالی شکایت‌نامه تصمیم مقامات سفارت آرژانتین کرده است

و حتی امروزه فدراسیون بین‌المللی فوتبال به دلیل عدم پای‌بندی او به خانواده و همچنین فساد اخلاقی و درگیری با مواد مخدر هیچ‌گاه مارادونا را برای شرکت درمراسم رسمی دعوت نمی‌کند در حالی که از سایر پیش‌کسوت‌های فوتبال همیشه درمراسم‌ها ورزشی دعوت رسمی به عمل می‌آورند . مارادونا اسطوره فوتبال در زمین بود ولی بیرون از زمین هیچ آبرو و حیثیت انسانی نداشت

در این شرایط نا به سامان اقتصادی ایران او برای سفر به ایران 5 میلیون دلارپول تقاضا کرده است ، تا احتمالاً دسته گلی سر قبر خمینی ببرد وعکسی با احمدی نژاد بگیرد و شامی با علی دایی بخورد !!

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

چهارشنبه، دی ۰۵، ۱۳۸۶

دیدار از لورتو

از آنجا که مدتی پیش به دخترم قول داده بودم روز 25 دسامبر برویم به شهر مقدس لورتو گفتم " الوعده وفا " کفش و کلاه کردیم و راهی شدیم . خودم هم اشتیاق زیادی داشتم تا از نزدیک نقاشی‌های دیواری « فرسکو» کلیسای لورتو و خانه بازسازی شده عیسی مسیح را از نزدیک ببینم وقتی به نزدیکی های لورتو رسیدیم از تو اتوبان چشمم به گنبد بزرگ کلیسای لورتو خورد و به محض مشاهده گنبد از پشت صندلیم یک تو سری ازدخترم خوردم !! تا خواستم صدایم را بلند کنم گفت بابا این رسمه هر کی گنبد را ببیند
باید تو سرش بزنند تبرک دارد و تو زندگی شانس میاره !! گفتم خوبه حالا فقط گنبد را دیدم لابد اگه تو بریم شکنجه هم می‌شیم !!


به هر حال جریان این خانه مقدس لورتو که عکسش را هم اینجا گذاشتم از این قراره که وقتی عیسی مسیح در بیت لحم نزدیکی بیت المقدس بدنیا می‌آید بعد از مدتی مریم از ترس پادشاه هیرودس عیسی را به مصر می‌برد و بعد از 12 سال اقامت در مصر و بعد از مرگ هیرودس به شام بازمی‌گردد حالاخشت‌های آن خانه‌ای که عیسی مسیح در بیت لحم در آن بزرگ شده بود و مقدس بود توسط شخصی که نام فامیلی آن « آنجلی به معنی فرشتگان » است به ایتالیا و به شهر لورتو آورده می‌شود

و در طول زمان هر کی می‌پرسد کی خشت‌های خانه عیسی را از بیت لحم آورده می‌گویند فرشتگان آورده‌اند ولی منظور فامیلی این شخص بوده نه فرشتگان آسمان !! و بعد این شخص با خشت‌های آورده از بیت لحم ، خانه عیسی مسیح را در لورتو بازسازی می‌کند و کلیسای بزرگی هم بنا می‌کنند

درداخل کلیسا صف نسبتاً طویلی برای وارد شدن به خانه مقدس بود که ما هم در صف قرار گرفتیم و وارد شدیم . داخل خانه همانطور که در عکس می‌بینید از دیوارهای خشتی بشکل بسیار ساده و ابتدائی درست شده و در بالای سرمان بروی دیوار یک شیئی آهنی گرد که کمی کوچک‌تر از توپ فوتبال بود نظرم را جلب کرد و پرسیدم این توپ آهنی چیه ؟ گفتند این بمب ارتش نازیست آلمان است که در جنگ جهانی دوم بروی این خانه پرتاپ شده بود و عمل نکرده و منفجر نشده است و بر این باورند که چون این خانه مقدس بوده بمب عمل نکرده !! و بعضی ها با حرکت کردن به روی زانو به دور این خانه از بیرون طواف می‌دهند و جای زانوها بروی مرمر سائیده شده قوسی ایجاد کرده که به وضوح قابل رویت بود . به هر حال زائران بسیار زیادی به دیدن این خانه و این کلیسا آمده بودند و من هم برایتان نوشتم و باورش را به عهده خودتان می‌گذارم...

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

دوشنبه، دی ۰۳، ۱۳۸۶

جشن میلاد عیسی مسیح



اگر چه مدتی است که راه نجات از نگاه کتاب‌های مقدس را کنار گذاشته‌ام و هیچ منجی و منادی صلح و آزادی را بجز دست‌های توان‌مند خودمان نمی‌شناسم . وگرچه مدتی است قصه‌های روزهای کریسمس را که کودکان گوش می‌ دهند و به امید آن فردایی که خواهد آمد ، و با چهرهای خندان می‌خوابند ، را باور ندارم . ولی ای کاش من هم می‌توانستم با آرزوی فردایی بخوابم که نجات دهنده ، عدالت را می‌آورد ، زخم‌ها را التیام می‌داد ، بر ظالمان می‌شوید ، و بی‌گناهان را پاداش می‌داد . اما نمی‌توانم از فضای روزهای زیبای کریسمس بی‌تفاوت بگذرم از چراغ‌ها و حباب‌های رنگی تزئین شده ، از صدای ناقوس‌ها و ترانه‌های کریسمس ، و از زینت خانه‌ها و فروشگاه‌ها و زینت درختهای کاج و هدایای دورش ، گرچه این سنت زیبا در جامعه مصرفی غربی به یک رسم تجاری تبدیل شده است ولی شکوه و بزرگی این جشن مسیحیان جهان در برف و سرما بسیار زیباست .

دیدن آدم‌های که از سرما در خیابان تا خرخره سر در گریبان بالا‌پوششان فرو کرده‌اند و دیدن دستان گرم کودکان کنار بخاری که به اشتیاق آمدن زاد روز عیسی مسیح بی‌تابی می‌کنند ، تا هدایای نادیده را باز کنند گوشه‌های از این روزهای پر جنب جوش است . و شاید نمی‌دانند کمی دورتر دست‌های کوچک کودکان دیگری کفشهای چرمی را می‌دوزد و دانه‌های ریز گردنبدی را نخ می‌کند و یا گره‌های قالی دست بافت ابریشمی را می‌بافت و شاید حتی نام خود را نداند .
و اگر خداوند در سرمای زمستان با تولد عیسی مسیح به جهان گرمی بخشید متوالیان استبدا مذهبی ایران به رهروان و پیروان عیسی مسیح هم رحم نکردند و تعداد زیادی از کشیشان و رهبران کلیسا های ایران را به قتل رساند در اینجا به ذکر چند نام که در شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان آمده بسنده می‌کنم

در ۳۰ بهمن ۱۳۵۷، کشیش "ارسطو سیاح" در محل کارش در شیراز به قتل رسید
دراردیبهشت ۱۳۵۹ کسانی ! قصد ترور "اسقف دهقانی" را داشتند که منجر به قتل پسر وی
گردید

قربانی بعدی ، کشیش "حسین سودمند" بود که بعداز چندبار دستگیری و بازداشت و
بازجویی، نهایتآ در سوم دسامبر سال 1990 در محوطه زندان مشهد، مظلومانه و غریبانه
بدار آویخته شد
کشیش مهدی دیباج ابتدا در سال 1985 به اتهامهای واهی ولی در حقیقت به جرم دگراندیشی وایمان به عیسی مسیح
دستگیر میشود؛ و در شرایط زیر اعدام، حدود دو سال نیز در سلول انفرادی قرار میگیرد
چند ماه بعد در روز 24 ژوئن، زنده یاد مهدی دیباج هنگامی که از باغ کلیسا واقع در زیبادشت کرج برای شرکت در
جشن تولد دخترش فرشته عازم منزل بود توسط افرادی کوردل ربوده میشود و متعاقبآ با چاقو بطرز فجیعی سلاخی و پیکرش قطعه قطعه میشود

اسقف "هایک هوسپیان مهر" ناظر کلیساهای جماعت ربانی ایران از چهره های شناخته شده و از برجسته ترین شخصیتهای جامعه مسیحیان ایران بود در تاریخ 19 ژانویه 1994 در حالیکه برای دیدار یکی از دوستانش عازم فرودگاه مهراباد بود دربین راه توسط افرادی مزدور ربوده شد و مظلومانه به قتل رسید

کشیش "طاطاوس میکائیلیان در تاریخ ۲۹ ژوئن سال ۱۹۹۴ ظاهراً جهت ملاقات با کسانی که خود را حق‌جو معرفی کرده " از منزل خارج شد، اما هیچگاه به خانه بازنگشت. مدتی بعد معلوم شد در آپارتمانی در تهران به ضرب گلوله به قتل رسانده‌اند
کشیش جوان "روانبخش (محمدباقر) یوسفی" که سالها به اتفاق خانواده از پسران کشیش دیباج در هنگام اسارت وی، نگهداری کرده بود، در صبحگاه روز 28 سپتامبر 1996 درحالیکه برای انجام نیایش از منزل خارج شده بود، مفقود میشود و جنازه حلق آویز او در جنگلهای اطراف ساری پیدا میشود. همچنین کشیش کلیسای خانگی قربان تورانی در" نوامبر 2005" در گنبدکاووس بر اثر ضربات چاقو به قتل میرسد و پیکر خون آلودش را در جلوی خانه اش رها میکنند

یاد همه دگر‌اندیشان قربانی شده گرامی نامشان جاودان راه شان پر رهروباد

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

شنبه، دی ۰۱، ۱۳۸۶

تو قبله گاه منی



تو قبله گاه منی آخه پناه منی
حالا عاشقم آره عاشقم تو رفيق راه منی
نکنم دگر به کسی نظر که تو تکيه گاه منی
دوستت دارم های تو اميد موندن ميده
به اين صدای خسته فرصت موندن ميده

وای که چقدر دوستت دارم بقدر دنیا می خوامت
اندازه ستاره های آسمون می خوامت

ناز نگاه تو باده ناب من
مست و خرابم کن تو ای همه تب و تاب من
ای گل باغ دل چشم و چراغ دل
من به تو دل بستم فقط تورو می پرستم

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

پنجشنبه، آذر ۲۹، ۱۳۸۶

تا آزادی پلی تکنیکی‌ها

سه دانشجوی در بند پلی‌تکنیکی امروز پس از گذشت 8 ماه زندان ، اسارت را در هم شکستند و به آغوش خانواده و هم رزمانشان بازگشتند و دانشجویان امیر کبیر در داخل دانشگاه ، در پی تبرئه دوستانشان بطور خود جوش جشن گرفتند و شیرینی پخش کردند و در این یلدای بزرگ میهن که زایش و تولد نور را بشارت می‌دهد شاهد شور و شیدایی و شیرینی و دمیدن نور بر اهریمن شب شدیم از همان آغاز دستگیری و بازداشت پلی تکنیکی‌ها بسیاری از دانشجویان و آزادی‌خواهان در سایت‌ها و وبلاگ‌هایشان تلاش گسترده‌ای را برای آزادی این دانشجویان انجام دادند و من هم همگام با تعدادی از وبلاگ‌نویسان در تمام مدت بازادشت این دانشجویان نام وبلاگ‌ام را به نام « تا آزادی پلی‌تلکنیکی » تغییر داده بودم و امروز هم در شادی این دانشجویان خودم را سهیم می‌دانم و این آزادی را به پلی تکنیکی‌ها و خانواده‌هایشان تبریک می‌گویم و از امروز دوباره با نام « بادبان » می‌نویسم

دوباره به وبلاگ بادبان خوش آمدید . حرف‌ها و درد دل‌ها و داستان عشق و تبعید ، در تنهایی شب ، از سفر‌های بی بازگشت ، از عطرهای به جا مانده و از یاد رفته ، نوشته‌هایی از سرزمینم که سرزمینم نیست از تنگ‌دستی‌ها از شور و شوق زندگی از استقامت یارانم می‌نویسم و بادبانم را در برابر آیینه قضاوت می‌گذارم نمی‌دانم چندین زمستان را باید بلرزیم و چندین پاییز را باید بریزیم و چه اندازه تا آزادی راه است و چه اندازه درد است ولی می دانم راه سخت و دشوار است چون جرم عشق است
اگر صدای زوزه‌های گرگ‌های در کمین‌گاه بگذارد سلام ستاره‌ها را برایتان آورده‌ام

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

چهارشنبه، آذر ۲۸، ۱۳۸۶

صدایت می‌زند



صدایت می‌زند
صدایت می‌زند ، از میان حلق
با التماس ِ نوشته‌ای

صدای ناقوس مرگ
چهارشنبه می‌آید

به صدای نفس‌های راحله
چوب حراج زده‌اند

برشت می‌گفت
آن که می‌خندد
هنوز خبر هولناک را نشنیده است

از طناب جور تو این زن
هزار بار آویخته شده
و تو به درجه رفیع آدم‌کشی نائل شده‌ای

و هزار چاقوی ظلم
در شاهرگش فرو برده‌ای

برای درمان سینه‌ام پان کی مون
جوشانده دم می‌کند
ح مقدم

نامه راحله زماني براي بخشش به خانواده شوهرش
راحله زماني زني كه قرار است چهارشنبه در زندان اوين به دار اويخته شود ديروز با ارسال نامه اي به خانواده شوهرش از انها خواست به خاطر بچه هايش او را ببخشند .
وي همچنين خواستار توقف اجراي حكم از سوي قوه قضاييه شد كه بتواند فرصت كافي براي اخذ رضايت داشته با شد. در اين نامه آمده است: من از اين كه ناخواسته اين كار را كرده‌ام پشيمانم. هنوز باورم نمي‌شود كه چه كرده‌ام. فكر مي‌كنم خواب ديده‌ام. آنقدر اذيت شده بودم و آنقدر رنج كشيده بودم كه يك لحظه كنترلم را از دست دادم و نفهميدم چه شد. من هم خيلي ناراحتم. باور كنيد من هم دلم براي شوهرم مي‌سوزد. اما اين كار ناخواسته بود.
من مي‌خواستم زندگي ‌ام را حفظ كنم. اما يك دفعه اتفاق افتاد. كاري كنيد حالا كه بچه‌هايم بي‌پدر شده‌اند ديگر بي‌مادري نكشند. سه سال است كه بچه‌هايم (دختر ۵ ساله و پسر ۳ ساله‌ام) را نديده‌ام. اما مي‌دانم كه الان يك چيز را گم كرده‌اند: مادر مي‌خواهند. اينها بچه‌هاي خانواده شوهرم هم هستند از آنها خواهش مي‌كنم فقط به آرامش خودشان و انتقام از من فكر نكنند به روح و روان بچه‌هاي من كه بچه‌هاي خودشان هم هستند، فكر كنند. اين بچه‌ها بدون پدر و مادر چطور بايد بزرگ شوند. وقتي بزرگ شوند نمي‌گويند چرا مادر ما را نبخشيديد. نمي‌گويند چرا نگذاشتيد ما بزرگ شويم و تصميم بگيريم. من سه سال است كه بچه‌هايم را نديده‌ام. چهار بار درخواست كرده‌ام اما آنها را نياورده‌اند. قبلاً براي ملاقات آنها خيلي اصرار نداشتم چون مي‌ترسيدم اگر آنها را ببينم قلبم بلرزد. مي‌ترسيدم نه خودم ديگر دوري آنها را طاقت بياورم و نه آنها دوري من را.
اما حالا مي‌خواهم آنها را ببينم. دلم ديگر به تنگ آمده، ديگر تحمل دوري بچه‌هايم را ندارم.
آن قتل فقط يك اتفاق بود. من نمي‌دانم يك لحظه چه بلايي سرم آمد كه اين كار را كردم. بچه‌هاي من تازه اول زندگي‌شان است چطوري بي‌پدر و مادري بكشند. آنها به هر حال بزرگ مي‌شوند اما محبت مادر و بوي تن مادر يك چيز ديگر است. كاش پدرشان بالاي سرشان بود. كاش من مي‌مردم و اين اتفاق نمي‌افتاد. من به خاطر خودم نمي‌گويم، فقط به خاطر بچه‌هايم مي‌گويم. اگر پسرشان را دوست دارند فكر بچه‌هاي او را هم بكنند. نخواهيد كه درد بچه‌ها دو برابر شود.
اگر من ظالم و گناهكار هستم، بچه‌ها كه گناهي ندارند. به خاطر آنها مرا ببخشيد و از خون من بگذريد.
من خانواده شوهرم را مثل پدر و مادر خودم مي‌دانم. الان هم خيلي براي آنها ناراحتم و براي اتفاقي كه براي پسرشان افتاده خيلي پشيمانم. آنها به خاطر يك لحظه‌يي كه نفهميدم چه شد، فكر مي‌كنند با پسرشان يا خودشان كينه و دشمني دارم ولي اينجوري نيست و من واقعاً نفهميدم كه چه كردم و الان پشيمانم. من هر شب خواب خانواده شوهرم را مي‌بينم و الان كه از خانواده او دور شده‌ام انگار از خانواده خودم دور شدم. فكر كنند من هم بچه خودشان هستم. من هم اميدم اين است كه آنها از خون من بگذرند. اصلاً نمي‌توانم تصور كنم آنها طناب دار را دور گردن من بيندازند.

راحله در خصوص علت ارتکاب قتل شوهرش، در جلسه محاکمه اش در دادگاه کيفری استان تهران چنين گفت:
«همسرم مدتی بود که‎ ‎با زنان ديگر رابطه داشت من اين موضوع را فهميده ‏بودم اما همسرم علی گردن‎ ‎نمی‌گرفت تا اينکه روز حادثه از خانه خواهرم به خانه خودم برگشتم و ديدم‎ ‎همسرم از ‏سر کار برگشته او هيچ وقت وسط روز به خانه نمی امد وقتی وارد‎ ‎خانه شدم ديدم زنی رو به رويم ايستاده »
راحله در ادامه افزود : «فرياد زدم از شوهرم به خاطر کاری که کرده بود توضيح‎ ‎خواستم ما او کتک مفصلی به من ‏زد و مرا از خانه بيرون کرد . شب‎ ‎دوباره برگشتم چون بچه‌هايم در خانه بودند دوباره با شوهرم دعوا کرديم‎ ‎‎. ‎شوهرم در چشمان من نگاه کرد و با عصبانيت گفت تو دو بچه به دنيا آوردی و‎ ‎ديگر به درد من نمی‌خوری ‏ديگر از با تو بودن لذت نمی‌برم»‎
«اين حرفش به شدت مرا عصبانی کرد که کنترل خودم را از دست دادم و با ميله آهنی به سرش کوبيدم. حرفهای ‎او مرا مثل مار زخمی کرده بود‎ »

مجمع عمومی سازمان ملل روز سه‌شنبه ۱۸ دسامبر، قطعنامه «منع جهانی مجازات اعدام» را با ۱۴۴ رای موافق، ‏‏۵۴ رای مخالف، و ۲۹ رای ممتنع به تصویب رساند
. این قطعنامه از همه کشورها می‌خواهد که اجرای مجازات اعدام را متوقف ساخته و در جهت لغو قانون مجازات اعدام سمتگیری کنند. جمهوری اسلامی، امریکا و مصر از مخالفان این ‏قطعنامه بودند.‏

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

دوشنبه، آذر ۱۹، ۱۳۸۶

جنبش دانشجویی



برای مشاهده بهتر روی طرح کلیک کنید

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

سه‌شنبه، آذر ۱۳، ۱۳۸۶

گراميداشت سالگرد 16 آذر

این روزها جنبش دانشجویی 54 ساله می‌شود و 54 سال پیش با تصمیم آمریکا و وابستگان آن سرلشگر زاهدی و شعبان بی مخ و با اتحاد عمل حزب توده و آیت الله کاشانی و بهبهانی ، کودتاچیان بعد از براندازی دولت ملی دکتر محمد مصدق حکومت را بدست گرفتند . دانشگاه امٌا به عنوان آگاه‌ترین و حساس‌ترین عصب خلق درد و بغض سنگین کودتا را در دانشکده فنی دانشگاه تهران در اعتراض به سفر نیکسون معاون آیزنهاور، فریاد کرد و خون سرخ سه یار دبستانی شریعت رضوی _ قندچی _ بزرگ نیا _ نیروی محرکه فعالیت‌های ضد استبدادی و استعماری دانشجویان گشت و هنوز هم در گام‌های دانشجویان ایران تداوم دارد و بعد دانشگاه در سالهای 40 و 50 به کانون اندیشه و تفکر بدل یافت و از بطن این جنبش دانشجویی اندیشه‌های چریکی ، چه بر مبنای ایدئولوژی مارکسیستی و چه بر مبنای جهان‌بینی توحیدی شکل گرفت جزنی‌ها و حنیف نژاد‌ها و جزوه‌های فدائیان و مجاهدین ، نوشته‌های گلسرخی و صمد بهرنگی سیاوش کسرایی و دکتر شریعتی دست بدست دانشجویان معترض ‌گشت و تا انقلاب 57 دانشگاه به عنوان پیشتاز مبارزات ملی مردم باقی ماند و بعد ازانقلاب هم همه دیدیم که چه بر سر دانشگاه و دانشجویان آوردند . دیدیم چگونه بی محابا با شمشیر زهر آلود انقلاب فرهنگی ، وارثان سه آذر اهورایی را زخم زدند و روانه سیاه‌چال‌ها و تاریک‌خانه‌ها کردند .
54 سال پیش اگر شاه بعد از سرکوب دانشجویان تیمسار مزینی را برای پوزش ‌خواهی به دانشگاه فرستاد خاتمی اصلاح طلب بعد از سرکوب 18 تیر به سردار نظری تشویق‌نامه و ارتقاء درجه داد
و امروز بعد از 54 سال این آتش هم چنان شعله ور است و هنوز سرود یار دبستانی را می‌خوانند مگر دانشجویان چه می‌خواهند جز آزادی یاران دبستانی ، و هنوز لباس شخصی و ماموران سرکوبگر نیروی انتظامی اطراف دانشگاه را محاصره می‌کنند و دانشجویان را دستگیر می‌کنند . مگر دانشجویان چه می‌خواهند جزتکه‌ای آزادی .

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

یکشنبه، آذر ۱۱، ۱۳۸۶

Le bugie hanno le gambe corte



ایتالیایی‌ها ضرب المثلی دارند که می‌گوید « دروغ‌ها » پاهای کوتاهی دارند
وقتی این فیلم را در یوتیوب دیدم طبق معمول حس فضولی‌ام که اینجا مودبانه کنجکاوی می‌نامم بالا گرفت همانطور که می‌بینید صدا و سیمای حاج عزت ضرغامی در اخبارش از شخصی به نام اربابی نام می‌برد که با پیتزای قرمه سبزی در مسابقات پیتزاهای برتر جهان در ایتالیا شرکت کرده و مقام سوم را کسب کرده ، و گزارش و فیلم و مصاحبه تهیه کرده و در یوتیوب قرار داده است .

البته این نوع دروغ‌ها خرجی نداره مدتی عده‌ ایی را مثلاً سرگرم می‌کند ولی من پیش خودم فکر می‌کنم آخه این همه دروغ بر سر مسائل اصلی مملکت کافی نیست ؟ این ها دروغ‌پردازی و ریا کاری را به همه زمینه‌ها تعمیم می‌دهند !! انگار عقده خود بزرگ ‌بینی دارند !!

این نوع مسابقات که از طرف شرکت‌های و فروشندگان کالاها و برای تبلیغ و ارائه کالا به بازار مصرف تشکیل می‌شود در ایتالیا بسیار رایج است و همه ساله از طرف شرکت‌های تولید کننده ، مثلاً آرد و یا شرکت تولید کننده پنیر پیتزا و با اسم‌های دهن پرکن مثل مسابقاب بین‌المللی پیتزا، یا مسابقات اروپایی پیتزا و ... برای تمام فصول دایر است . و خودشان هم داوری می‌کنند و خودشان هم به مشتریان خودشان که صاحبان رستوران‌ هستد جوایزو مقام و دیپلم می‌دهند حالا کاری به این نداریم

نکته جالب داستان این مسابقه اینجاست که این بابا یعنی حسین اربابی بر خلاف ادعایش مقامی کسب نکرده و سوم نشده چون در این سایت که در مورد این مسابقه نوشته است حتی عکس ‌های نفرات اول و دوم و سوم را چاپ کرده و اگر به روی عکس‌های آن‌ها کلیک کنید هیچ نشانی از چهره شادمان آقای حسین اربابی نمی‌بینید !!! ولی اسم او جزء لیست شرکت کنندگان و با شماره 103 مشخص شده است !!

و خبرنگاری که با او مصاحبه می‌کند یکی از پادو‌های رژیم تو ایتالیا است و اگر فرودگاه رم بروید روزهایی که ایران ایر پرواز دارد این پادو را با پیراهن یقه آخوندی و بی‌سیم بدست می‌بینید که چمدان‌ها را جا بجا می‌کند و موقعی که جلوی دوربین می آید کراوات می‌زند و خبرنگار صدا و سیمای ضرغامی می‌شود .و در قبال دریافت پول از کسانی که بار اضافی دارند چمدان ‌های‌شان را رد می‌کند !! البته در نظامی که می‌دزدند می‌چاپند و رشوه می‌گیرند و فساد مالی تمام ساختار رژیم را در بر گرفته این نوع برخوردها حالت عادی پیدا کرده و به عنوان جرم و تخلف محسوب نمی‌شود !!

ولی دروغ ِ کسب ِمقام برای پیتزا قرمه سبزی اگرچه ظاهراً چیز کم اهمیتی است ولی ماهیت واقعی عوامل رژیم را بازگو می‌کند و چون دیدم نوچه‌های حاجی عزت ضرغامی با بردن پرچم جمهوری اسلامی و از طریق یوتیوب تبلیغ برای آبروی باقی نمانده‌شان راه انداختند خواستم به ضرغامی بگویم حاجی « دروغ ها » پاهای کوتاهی دارند !!

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

سه‌شنبه، آذر ۰۶، ۱۳۸۶


برای مشاهده بهتر روی طرح کلیک کنید

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

دوشنبه، آذر ۰۵، ۱۳۸۶

شغالی گر ، ماه بلند را دشنام گفت


روزنامه « سونسکاداگ بلادت » چاپ سوئد در گزارشی که از لورنس بوتلر منتشر کرده مدعی شده که بسیاری از سربازان زن در سازمان مجاهدین آن چنان مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند که قادر به بازگشت به سوی خانواده‌هایشان نیستند . این روزنامه بعد از واکنش شدید هواداران مقاومت عقب نشینی کرد
اما به مزدوران زنگ زده و سایت‌های ‌وزارت اطلاعات باید گفت این دعاوی و اقدامات شما و دست و پا زدن به هر دنائتی برای حفظ نظام ، نشان از ورشکستگی موجودیت نظام آخوندی است . مجاهدین بارها مستمراً از سازمان ملل متحد و سازمان‌های بین‌المللی مدافع حقوق بشر خواستار اعزام هیئت ‌های تحقیق و دیدار از قرارگاه‌های‌شان شده‌اند منشاء این دروغ‌پردازی‌ها کسی جز دیکتاتوری مذهبی و تروریستی حاکم بر ایران نیست .

شغالی
گَر
ماه بلند را دشنام گفت -
پیران شان مگر
نجات از بیماری را
تجویزی اینچنین فرموده بودند.
فرزانه در خیالِ خودی
اما
آن که به تندر
پارس می کند،
گمان مدار که به قانونِ بو علی
حتي
جنون را
نشانی از این آشکاره تر
به دست کرده باشند.
احمد شاملو


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

پنجشنبه، آذر ۰۱، ۱۳۸۶

مجمع عمومی سازمان ملل با صدور قطعنامه‌ای نقض حقوق بشر در ایران را محکوم کرد


نظام مستبد مذهبی حاکم به ایران دیروز پنجاه و چهارمین تمبر یادگاری نقض حقوق بشر را به کلکسیون دفتر آغشته به خون خود چسباند و کمیته حقوق بشر مجمع عمومی سازمان ملل با صدور قطعنامه‌ای نقض حقوق بشر در ایران را محکوم کرد علی‌رغم تلاش‌های مذبوحانه محمد خزاعی نماینده آخوندها اين قطعنامه با ۷۲ رای موافق در برابر ۵۰ رای مخالف و ۵۵ رای ممتنع تصويب شد در آخرين بند این قطعنامه از دبيركل ملل متحد ميخواهد تا با توجه به اينكه رژيم ايران قطعنامه هاي قبلي ملل متحد را رعايت نكرده است يك گزارش كامل از نقض حقوق بشر به مجمع عمومي ارائه كند.

تهران اتمی ، احمدی نژاد و جنگ جهانی سوم کتابی است که آقای علیرضا جعفرزاده در باره برنامه هسته‌ای رژیم ایران نوشته است و به زبان ایتالیایی ترجمه شده و از 15 نوامبر در تمام کتابفروشی‌ها در دسترس عموم قرار دارد و اگر دوستان مقیم ایتالیا قصد خرید آن را در اینترنت دارند می‌توانند از اینجا خرید کنند تخفیف هم می‌دهند

همانطور که در خبرها چند روز پیش خواندید کمیته‌ای در سازمان ملل با اهدف امحاء نهایی حکم اعدام در سراسر جهان رای به تعلیق مجازات اعدام در جهان را داده است و این پیشنهاد تعلیق مجازات اعدام از طرف ایتالیا در سازمان ملل به رای گذاشته شده بود . و این قطعنامه قرار است در شصت و سومین مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر آینده به بحث و پیگیری گذاشته شود . آقای سرجو دلییا که از مسئولین سازمان غیر انتفاعی « به قابیل دست نزنید » است نقش ارزنده و بسزایی در تصویب و ارائه آن داشت و برای بردن این قطعنامه به مجمع عمومی سازمان ملل بارها به همراه حزب رادیکال‌ها به اعتصاب غذا و تشکیل تجمعات اعتراض پرداخته اگر مایل به یک تشکر از سرجو دلییا هستید می‌توانید به او ایمیل بزنید ( s.delia@radicali.it )و این موفقیت را به او تبریک بگوئید


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

شنبه، آبان ۲۶، ۱۳۸۶

کوسه‌های وبلاگستان را بشناسیم

در دنیایی که ما زندگی می‌کنیم ، همان‌طور که آب مهمترین ماده حیاتی است مهمترین و حیاتی ترین دستاور انسان دراینترنت هم آزادی بیان است متاسفانه این واژه در ادبیات سیاسی نظام‌های غیر دموکراتیک خلاف اخلاق محسوب می‌شود و نبودن فضای باز سیاسی عامل مهمی است برای کنترل قدرت حاکمان و به همین خاطر کوسه ماهی های وزارت بد نام اطلاعات رژیم خودشان را ماهی سفید جا می‌زنند و وارد این دریای بی‌کران می‌شوند وبلاگ و سایت می‌زنند وبلاگ‌های رنگ و وارنگ ، تظاهر به مخالف بودن و دگر اندیشی می‌کنند تا بتوانند ماهی های کوچک‌تر را غورت بدهند مثل مرغ ماهی‌‌ها ، ساردین‌ها ، ، پلانکتون‌ها که در دریای بی حد و حصر شبکه اینترنت به آسودگی حرکت می‌کنند .
کوسه‌ها حس قوی دارند و می‌توانند از کیلومترها فاصله بوی طعمه را بفهمند و بوی خون را بفهمند . کوسه‌ها به سوی ارتعاشات نا منظم که شاید علائمی از یک طمعه زخمی باشد جذب می‌شوند . این کوسه‌ها با داشتن دندان‌هایی تیز ، و با اشتهایی گوشتخوارانه در واقع بدنبال ماهی‌های آزاد و عروس‌دریایی هستند و حساسیت کمتری نسبت به فرکانس‌های ارتجایی کرمهای دریایی و نرمتنان دارند . کوسه ماهی‌ها حتی بچه‌هایشان را هم می‌خورند به این گوشت‌خواران نمی‌شود اعتماد کرد و به زبان دیپلماسی بسیار بی‌رحم هستند .
وزارت اطلاعات رژیم ماهی مرکب هم در اینترنت دارد همان ماهی‌هایی هستند که برای بدست آورد طعمه آب را سیاه می‌کنند و آنگاه به راحتی به شکار می‌پردازند .
حالا چی شده این حرف‌ها را می‌زنم امروز دو بار ایمیلی دریافت کردم که این ایمیل را تماماً کپی کردم و برایتان گذاشتم تا بخوانید . در این ایمیل آمده


شاعر گرامي و فرهيخته‌ي ارجمند

با سلام، احتراماً به استحضار مي‌رساند انتشارات ائلشن وابسته به مؤسسه ی فرهنگي و اطلاع‌رساني آموزگار مهر در نظر دارد آنتالوژي شعر فارسي ده سال اخير (85-1375) را گردآوري و منتشر نمايد، لذا از جنابعالي به عنوان يكي از شاعران فعال در اين دوره‌ي زماني دعوت مي‌شود در اين مجموعه حضور داشته باشيد.
لازم به توضیح است که این آنتالوژي به عنوان یک منبع ارزشمند و دست اول در زمینه ی شعر معاصر ایران، به شکل کتابی نفیس در دسترس دانشگاهها و مراکز پژوهشی داخل و خارج از کشور قرار خواهد گرفت. ضمنا برای ایجاد ارتباط و تعامل هر چه بیشتر بین شاعران معاصر و مراکز دانشگاهی، مطبوعات، ناشران و همه مخاطبان شعر معاصر، آدرس وبلاگ شاعران حاضر در مجموعه در پایان کتاب خواهد آمد.

شرایط:
• از هر شاعر حداکثر 2 شعر پذيرفته مي‌شود.
• براي انتخاب شعر، حداقل 3 و حداكثر 5 قطعه شعر بايد ارسال گردد.
• تاريخ سرودن شعر بين سالهاي 1375 الي 1385 باشد.
• شعرها ترجيحاً در كتابي چاپ نشده باشد. (چاپ در مطبوعات موردي ندارد.)
• حضور در اين مجموعه محدوديت سني ندارد.
• شعرها از لحاظ قالب محدوديتي ندارند.

نحوه ی ارسال:
• شعرها در نرم‌افزارword و با قلم نازنین تايپ و ارسال گردد.
• اشعار بايد تا تاريخ 30/9/1386 ارسال گردد.
• نوشتن نام و نام خانوادگی، تخلص، تاریخ تولد، جنس، میزان تحصیلات، آدرس پستی کامل، آدرس وبلاگ، پست الکترونیکی، تلفن تماس و عناوین کتابهای منتشر شده (در صورت انتشار) الزامی است.

توجه:
• انتخاب اشعار تا پايان دي ماه سال‌جاري انجام شده و به اطلاع شاعران خواهد رسيد.
لطفاً اشعار خود را به يكي از سه پست الكترونيكي زير ارسال فرماييد:
poem86@gmail.com
info@elshanpub.com
elshanpub@yahoo.com

ضمناً شماره تلفن همراه 09124441318 و سایت اینترنتی انتشارات ائلشن در آدرس elshanpub.com جهت کسب اطلاعات بيشتر در اختيار شما می باشد.


خطاب کردن من باعنوان شاعر گرامی و فرهیخته و جا سازی این هندوانه‌ها زیر بغل من ، حکایت داستان « زاغ و روباه » کتاب فارسی دبستان است .
زاغکی قالب پنیری دید
به دهان برگرفت و زود پرید
بر درختی نشست در راهی
که از آن می گذشت روباهی
روبهک پرفريب و حیلت ساز
رفت پای درخت و کرد آواز
گفت به به چقدر زیبایی
چه سری چه دمی عجب پایی
پر و بالت سیاه رنگ و قشنگ
نیست بالاتر از سیاهی رنگ
گر خوش آواز بودی و خوشخوان
نبودی بهتر از تو در مرغان
زاغ می خواست قار قار کند
تا که آوازش آشکار کند
طعمه افتاد چون دهان بگشود
روبهک جست و طعمه را بربود

حالا با این ایمیل می‌خواهند نام و نام خانوادگی، تخلص، تاریخ تولد، جنس، میزان تحصیلات، آدرس پستی کامل، پست الکترونیکی، تلفن و .........تا شماره نمره کفشم را مفت و مجانی بدست بیاورند و این اولین بار نیست که سعی می‌کنند شناسایی کنند . حالا نمی‌دانم بین این همه وبلاگ پر بیبیننده و این همه فعال حقوق بشر و مدافعین زنان و این همه شاعر و نویسنده و طراح و هنرمند با سلیقه چرا سراغ من آمدند که وبلاگم نه بیننده آنچنانی دارد و نه خود هنر آنچنانی دارنم

بهر حال اگر مقاله و یا شعری می نویسم و یا کاریکاتوری می‌کشم و یا طرحی درست می‌کنم خودم را نه شاعر و نه کاریکاتوریست و نه نویسنده می‌دانم و نه معلمی برای شعر و طراحی کاریکاتور و ادبیات داشتم و این راه را از جاده خاکی پیمودم و جاده آسفالت شده و راحت نداشتم و به این خاطر اشتباه‌هاتم را نمی‌توانم کتمان کنم ولی برای من امر مهم ابزار بود و وبلاگ و شعر و کاریکاتور ابزار خوبی هستند تا بتوانم در معبر بادهای مجازی بادبان برافرازم تا درد دل و قلب زخمی مردمم را در این وبلاگ پارو بکشم
نوشته هایم شناسنامه من است مهم نیست نام و نام خانوادگی‌ام چی باشد و میزان تحصیلات و آدرس پستی‌ام و شماره تلفنم چی باشد
اگر در واقع بدنبال اطلاعات برای وزارت‌خانه بد نام‌تان می‌گردید اینقد‌ها هم پخمه نیستم . اگر منظورتان شعر است آرشیوم به‌روی همه باز است
آقایون وزارت بد نام اطلاعات لطفاً طعمه سر قلاب را زیادی شیرین نکنید ! فایده‌ای نداره این ترفندها و طرحهای وزارت جاسوسی و آدم‌کشی را نقش بر آب می‌کنیم با این تلاش مذبوحانه نمی‌توانید ضربات دریافتی را جبران کنید .

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

سه‌شنبه، آبان ۲۲، ۱۳۸۶

سخنرانی احمدی نژاد در دانشگاه علم و صنعت


دیروز رئیس جمهور تروریست ولی فقیه در دانشگاه علم و صنعت سخنرانی کرد و طبق معمول دست‌چین‌های گروه بسیجی و حراست ؛ و خودی‌ها را آورده بودند . و با تعطیلی کلاس‌ها از قبل مانع تجمع مخالفان در محل سخنرانی احمدی‌نژاد شدند .
فقط کسانی که دارای کارت مخصوص ورود بودند می‌توانستند به محل سخنرانی بروند و همینطور 3 تن از دانشجویان معترض که در بیرون محوطه دانشگاه بودند بازداشت و به محل نامعلومی منتقل می‌کنند . نکته‌ای جالبی که درعکسهای این مراسم دیده می‌شد پوسترهای « کارت دانشجویی » احمدی نژاد بود که در دستان بسیجیان دیده می‌شد که ما نفهمیدیم منظورشان چیه !!
که البته من تا این کارت دانشجویی را دیدم گفتم بهتر است ماهیت و هویت واقعی این جانی را به روی این کارت دانشجویی
بیاوریم . و هدایتش کردم به فتو شاب .

آخوند رفسنجانی که بخوبی می‌داند نظام و پرونده هسته‌ای نظام بروی یک گسل عمیق قرار دارد و فرو ریختن آن حتمی است بشدت احساس خطر کرده و چند روز پیش شرایط را بحرانی و خطرناک خوانده , و به جانوران نظام هوشتار خطر داده بود
و احمدی‌نژاد هم در دانشگاه علم و صنعت تعارف را کنار گذاشت و به رفسنجانی و دار و دسته رقیب خود پاسخ داد و آنها را
خائن و جاسوس بیگانه‌گان خواند و گفت اطلاعات هسته‌ای درون نظام را به بیرون می‌دادند و خواستار فشار تحریم‌ها هستند
حالا باز اینجا هم ما نفهمیدیم شفافیت پرونده هسته‌ای ایران برای مصاف صلح آمیز را قبول کنیم یا پروند‌های جاسوسی روی میز دادگاه‌های قضایی ایران را !! اگر شفافیت است پس جاسوسی چیست ؟؟

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

جمعه، آبان ۱۸، ۱۳۸۶

بازتاب حکم جلب اینترپل

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

جمعه، آبان ۱۱، ۱۳۸۶

ای پلنگان و شیران ، اگر نباشید

در سرزمین نفرین شده من
سمفونی هسته‌ای را یک نواخت می‌زنند
و گرسنگی را به قرینه چشمان می‌چسبانند
در خود فرو می‌روم ، از سر دریغ

چطور می‌توانم
با خشت خشت ویرانی
نجوای دوباره می‌سازمت وطن را بازگو کنم

چطور می‌توانم
با دیدگان خشکیده ، کنده ِ جان داده از تیغ تبر را آبیاری کنم
تا زایش جوانه‌ای ، یا که ساقه نو رسی را ببینم


ای پلنگان و شیران ، اگر نباشید
روبه مکار
این سرزمین را ، با عربده‌های جهالت یک جانی
به ویرانه می‌کشد
و دیوان تاریخ زرنگار ما را به زنگار زمان می‌سپارد


بر شاهرگ سرزمین من دوباره جغدی نیمه شب می‌خواند
می‌روم سهم مرگم را از تاتاریان بگیریم
در دم دمای صبح ای پلنگان و شیران
اگر نباشید...
ح مقدم (بادبان )

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

پنجشنبه، آبان ۱۰، ۱۳۸۶

هالووین برای تمام فصول در بیت مقام معظم رهبری



معمولاً در بیشتر کشورهای غربی بنا به سنت دیرینه دوستداران جشن هالووین با به تن کردن لباس‌های عجیب و غریب و با نصب نماد‌های ترسناک ارواح و شیاطین را می‌ترسانند و خود را از اجنه و دیو‌ها پنهان می‌کنند و ارواح سرگردان هم با دیدن این شکل و شمایل‌ها فرار می‌کنند و نزدیک نمی‌شوند

حالا که سیر تغییر تحولات سیاسی ایران شدت یافته و رژیم در کوره اتمی داغ کرده و پروسه تحریم‌ها رژیم را در مخمصه انداخته است و گسترش نارضایتی‌ها و اعتراضات کارگری و دانشجویی ، دلهره‌ عجیبی در بیت رهبر دائم العمر نظام انداخته ، بهتر است مقام معظم رهبری کدو تنبل بر سر مبارک قرار دهد و لامپ آن را هم روشن کند و مدال جنایت را بر سینه‌اش سنجاق کند و خفاشان خون‌خوار را هم بالای سر پرواز دهد ، تا مردم ایران و شیطان بزرگ را بترساند .
دقیقاً همان کاری که الان با کمک گماشته خود احمدی نژاد و نیروهای سرکوب‌گرخود در داخل و در سطح بین‌المللی انجام می‌دهد یعنی ایجاد فضای ترس و ارعاب ، و این نشان از ضعف و و درماندگی و ا ستیصال نظام است.

هالووین هم بهانه‌ای است تا لااقل شبی دلمان را گول بزنیم و شاد باشیم و دل دردها و دل گرفتگی‌های روزانه را دور بزنیم
و امشب هم بهانه‌ای بود تا بنشینم و آتش دلم را روشن کنم وبه ریش مقام معظم ولایت فقیه بخندم

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

پنجشنبه، اسفند ۰۳، ۱۳۸۵





در قحط سال سرزمین من



در قحط سال سرزمین من
احمد بذر امید کاشت


احمد سر بر شانه گیسوان سوگ
سبزه‌زاران گذاشته است

احمد مرگ شکوفه را
بر درخت دیده است


احمد گریه جنگل را
شنیده است

در کویر شوره‌ زار مهین
احمد بذر جسارت کاشت
احمد ترسی از تبر نداشت
احمد بذر مقاومت کاشت

بذر‌های تو احمد
روزی به بار خواهد نشست

و گلبرگ‌های خشک‌یده
در روح سبز ِ جوانه‌های تو
گل خواهد داد

و پرتوی خورشید
بر زمین تاول زده تو
و دشت‌های خونین میهنم
باز خواهد گشت

و آواز نرم باران بهاری
ترا به فردا خواهد خواند


بذر‌های تو احمد
روزی به بار خواهد نشست
در بذر تو
عصاره‌ی شجاعت
و استقامت است

بذر عشق تو
ریشه در این خاک دارد
به انتظار رویش بذر تو خواهم ماند
بذر بارور تو را باور دارم

ح مقدم (بادبان)

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

جمعه، بهمن ۲۷، ۱۳۸۵

پایگاه نظامی ویچنزا






ایتالیا ظاهراً کشوری است استقلال یافته بعد از 1945 و پس از فرو‌پاشی فاشیزم و اخراج نازیست‌های آلمانی
پایگاه‌های ناتو و پایگاه‌های آمریکایی یکی بعد از دیگری در این کشور تاسیس شدند و دلیل عمده استقرار این
پایگاه‌ها تهدید شوروی سابق بود و دلایل ادامه کار این پایگاه‌ها امروز ظاهراً تهدید تروریسم است و فردا تهدیداتی از نوع دیگر !!

حالا امریکایی‌ها بجای برچیدن این پایگاه‌ها تصمیم به توسعه و گسترش آنها درشهرهای دیگر ایتالیا هستند . در
ایتالیا مراکز تولید سوخت هسته‌ای وجود ندارد و آن چند مرکز هسته‌ای که سابقاً تاسیس شده بود مهر و موم شده و
فعالیتی ندارند. ولی در عوض میزبان بمب‌های هسته‌ایی امریکایی‌ها هستند در گدی توره (برشا) و اوویانو
(پورده نونه ) و زیردریایی با تجهیزات هسته‌ایی در مدلنا (ساردنیا جنوب ایتالیا ) !!


تقریباً حدود 30000 امریکایی چه نظامی و چه غیر نظامی در این کشور مشغول خدمت هستند باید خدمت این
آقایان عرض کرد که دیگر اینجا تهدید کمونیست شوروی وجود ندارد . پس این اشغال کشور برای چیست ؟ آیا
ارتش ایتالیا توانمندی نظامی در مقابل حمله و تهدید را ندارد ؟ و ارتش ایتالیا کافی نیست ؟

براساس طرحی قرار است پایگاه نظامی امریکا در ویچنزا به بزرگترین پایگاه امریکایی درخارج از خاک این کشور تبدیل شود.

این طرح سه ماه پیش " ماه اکتبر " در شورای ویچنزا با اکثریتی ضعیف به تصویب رسید اما باید برای اجرایی شدن به تصویب دولت ایتالیا نیز برسد.

براساس طرح توسعه این پایگاه قرار است پادگان هایی نیز در فرودگاه دی مولین احداث شود تا حدود 2400 نظامی امریکایی دیگر نیز به ایتالیا منتقل شوند.

در صورتی که دولت ایتالیا با این طرح مخالفت کند , این پایگاه نظامی تعطیل می شود.

سیاستمدارن و شهردار ویجنزا با این طرح موافقت کرده‌اند ولی مردم مخالفت می‌کنند فردا قرار است تظاهرات گسترده در این شهر بر علیه استقرار این پایگاه نظامی صورت گیرد

طبق این گزارش تا کنون 90 بمب و تسلیحات هسته‌ایی امریکایی در زرادخانه‌های ایتالیا در گدی توره _ برشاه (40)

اوویانو _ پرده‌نونه ( 50 ) ذخیره شده است

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

چهارشنبه، بهمن ۲۵، ۱۳۸۵

والنتاین « روز عشاق » در بیت ولایت فقیه


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

جمعه، بهمن ۲۰، ۱۳۸۵

دفاعیات خسرو گلسرخی



عده‌ای از وبلاگ نویسان از نشان دادن دفاعیات خسرو گلسرخی در صدا و سیمای آخوندی نوشته‌اند با جستجو در you tube
خوشبختانه این فیلم را پیدا کردم . چه با شکوه بود دوباره دیدن این سرو ایستاده که عافیت جویی نکرد و برای جانش چانه نزد و از مردم و سرزمینش دفاع کرد در آن زمان قهرمان‌های نسل ما هنرپیشه‌های سینمایی و فوتبالیست‌های و ورزشکاران بودند و ما دانش‌آموزان آن ‌زمان بعد از آن دفاعیات و دادگاه تازه فهمیدیم در کشوری که زندگی می‌کنیم قهرمانان دیگری هم هستند و ماه ها در مدرسه از جسارت و پایمردی کرامت دانشیان و خسر گلسرخی حرف می‌زدیم
تلویزیون آخوندی قسمت بیشتر این دفاعیات را سانسور کرده بود و نشان نداد . وقتی تمام دفاعیاتش را می‌خوانیم می‌فهمیم چرا آخوند‌ها همه فیلم را نشان ندادند و جالب این که در زیر نویس فیلم نوشته بودند دفاعیات خسرو گلسرخی در بیدادگاه شاه !!
صدا و سیمای آخوندی انگار قوه ی قضائیه ایران را نمی‌شناسد ؟ و سعید مرتضوی و هاشمی شاهرودی را بخاطر ندارد ؟

بر سینه‌ات نشست
زخم عمیق کاری دشمن
اما ای سرو ایستاده
نیفتادی
این رسم توست که ایستاده بمیری

قسمت‌هاي سانسور شده دفاعيات دادگاه خسرو گلسرخي و كرامت دانشيان:
«... اتهام سياسي در ايران، اين است. زندان‌هاي ايران پر است از جوانان و نوجوان‌هايي كه به اتهام انديشيدن و فكر كردن و كتاب خواندن، توقيف و شكنجه و زنداني مي‌شوند.
آقاي رييس دادگاه! همين دادگاه‌هاي شما آنها را محكوم به زندان مي‌كند. آنان وقتي كه به زندان مي‌روند و برمي‌گردند ديگر كتاب را كنار مي‌گذارند و مسلسل به دست مي‌گيرند.
بايد به دنبال علل اساسي گشت. معلول‌ها ما را فقط وادار به گلايه مي‌كنند. چنين است كه آنچه ما در اطراف خود مي‌بينيم فقط گلايه است.
در ايران انسان را به خاطر داشتن فكر و انديشيدن محاكمه مي‌كنند. چنان‌كه گفتم من از خلقم جدا نيستم، ولي نمونه صادق آن هستم. اين نوع برخورد با يك جوان، كسي كه انديشه مي‌كند، يادآور انكيزيسيون و تفتيش عقايد قرون وسطايي است.
يك سازمان عريض و طويل تحت عنوان فرهنگ و هنر وجود دارد كه تنها يك بخش آن فعال است، و آن بخش سانسور است كه به نام اداره نگارش خوانده مي‌شود. هر كتابي قبل از انتشار به سانسور سپرده مي‌شود. در حالي كه در هيچ كجاي دنيا چنين رسمي نيست، و بدين گونه است كه فرهنگ موميايي شده كه برخاسته از روابط توليدي بورژوا كمپرادور در ايران است، در جامعه مستقر گرديده است و كتاب و انديشه مترقي و پويا را با سانسور شديد خود خفه مي‌كند. ولي آيا با تمام اين اعمالي كه صورت مي‌گيرد، با تمام خفقان، مي‌توان جلوي انديشه را گرفت؟
آيا در تاريخ، شما چنين نموداري داريد؟ خلق قهرمان ويتنام نمونه صادق آن است. پيكار مي‌كند و مي‌جنگد و پوزه تمدن ب-52ي آمريكا را بر زمين مي‌مالد!
در ايران ما با ترور افكار و عقايد رو به رو هستيم. در ايران حتي به زبان‌هاي بالنده خلق‌هاي ما مثل خلق‌هاي بلوچ، ترك، كرد اجازه انتشار به زبان اصلي را نمي‌دهند. چرا كه واضح است آن چه بايد به خلق‌هاي ايران تحميل گردد، همانا فرهنگ سوغاتي امپرياليسم آمريكاست كه در دستگاه حاكمه ايران بسته‌بندي مي‌شود. توطئه‌هاي امپرياليسم هر روز به گونه‌اي ظاهر مي‌شوند. اگر شما در زماني كه نيروهاي آزادي‌بخش الجزاير مبارزه مي‌كردند آن زمان را در نظر بگيريد، خلق الجزاير با دشمن خود رو در رو بود. يعني سرباز، افسر و گشتي‌هاي فرانسوي را مي‌ديد و مي‌دانست دشمن اين است. ولي در كشور‌هايي نظير ايران، دشمن مرئي نيست بلكه في‌المثل در لباس احمد آژان، دشمن را فرو مي‌كنند كه خلق نداند دشمنش كيست!».
«...امپرياليسم در جوامعي مثل ايران، براي آن كه جلودار انقلابات توده‌اي بشود، ناگزير است كه به رفرم‌هايي دست بزند. آقاي رييس دادگاه! كدام شرافتمند است كه در گوشه و كنار تهران مثل نظام آباد، مثل پل امام‌زاده معصوم، مثل ميدان شوش، مثل دروازه غار، برود و با كساني كه يك دستمال زير دارند صحبت كند و بپرسد: شما از كجا آمده‌ايد، چه مي‌كنيد؟ مي‌گويند: ما فرار كرده‌ايم! از چه؟ از قرضي كه داشته‌ايم و نمي‌توانستيم بپردازيم.
اصلاحات ارضي، درست است كه قشر خرده مالك را به وجود مي‌آورد ولي در سير حركت طبقاتي است، اين ماندني نيست. خرده مالكي كه با ماموران دولتي مي‌سازد نزديك‌تر است. ثروتمندتر است، آرام آرام مالك‌هاي ديگر را مي‌خورد در نتيجه ما نمي‌توانيم بگوييم كه فئوداليسم در ايران از بين رفته. درست است شيوه توليد دگرگون شده مقداري، ولي از بين نرفته. مگر همان فئودال‌ها نيستند كه الان دارند بر ما حكومت مي‌كنند، بورژوا كمپرادور، شركت‌هاي زراعتي و شركت‌هاي تعاوني كه بيشتر به خاطر ميليتاريزه كردن ايران به كار گرفته شده تا كدخداها!».

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

چهارشنبه، بهمن ۱۸، ۱۳۸۵

حماسه 19 بهمن

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

سه‌شنبه، بهمن ۱۷، ۱۳۸۵














آسمان نالان نالان
بیمار از ابرهای سیاه
دل آرام ندارد

صدای تندر خیس
از حنجره آسمان
در آذرخش بی مهار
در برق چشمانم
بی خوابی آرزویم را
چون رقص تیغ پولاد
با غرش مهیب
می‌سراید

و در عبور
کلام پر صلابت آتش
ابرهای سوخته
در لباس باران
بر آب می‌روند
و رویای سیاه
فرو می‌ریزد

منظومه آبی آسمان
جرم است
قصیده ماه
گرفتار چاه است

با سرود ستارگان
دگر تندری
بر سینه درد آسمان
خواهد خواند

بادبان (ح مقدم )

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

شنبه، دی ۳۰، ۱۳۸۵

حسن عباسی تئوریسین امنیتی سپاه در عراق به دام افتاد



حسن عباسی تئوریسین امنیتی سپاه و استاد دانشگاه امام حسین سپاه پاسداران( البته با مدرک دیپلم ناپلئونی ) که استراتژی تهاجمی را در این دانشگاه تدریس می‌داد بامداد روز پنجشنبه در حمله کماندوهای آمریکایی به قرارگاه اربیل ( عراق) متعلق به تشکیلات تروریستی آخوندها ؛ دستگیر شد . سفير ايران در عراق از آمريکا خواسته ثابت کند پنج ايرانی بازداشت شده در شهر اربيل در ارتباط با تروریسم بوده‌اند
کافی است که به سخنرانی‌ این موجود دو پا گوش دهید تا از ماهیت اندیشه فکری و توسعه و صدور تروریسم جمهوری اسلامی ایران آگاه شوید
سخنرانی مشهور حسن عباسی : باید ترور کنیم تا به ما تجاوز نکنند

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

سه‌شنبه، دی ۲۶، ۱۳۸۵

سناریوی برون رفت از بن بست





بعد از ناتوانی واشنگتن در کنترل عراق و نبودن راه‌کار منطقی برای خروج پسندیده از بحران عراق ؛ رئیس جمهور امریکا جورج بوش از استراتژی جدید امریکا برای مردم سخن گفت و با افزایش نیروی نظامی تا پنج تیپ ، حدود 21 هزار سرباز تازه نفس برای برقراری ثبات راهی عراق کرد . ولی این اقدام هم اساساً نمی‌تواند کار ساز باشد و هیچ گزینه دیگری در مورد عراق حداقل تا چند ماه آینده به نظر نمی رسد . ولی جوج بوش به دنبال سناریویی است که بتواند نه تنها باسن چهار سیاستمدار برجسته نزدیک به خود را نجات دهد بلکه راه‌کاری که بتواند با آن بعنوان برگ برنده در انتخابات ریاست جمهوری بازی کند. و نیازی به امتیاز دادن به رقیب ، یعنی حزب دموکرات نباشد و همه کارت‌های خود را برای چرخاندن وضعیت بغرنج و خروج از بحران فعلی بکار خواهد گرفت تا ظفرمند بتواند پشتیبانی مردم امریکا را تا فوریه 2009 که برگذاری انتخابات ریاست جمهوری است به همراه داشته باشد .
نتیجه انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره امریکا و استعفای رامسفلد وزیر دفاع و همین طور جان بولتون سفیر امریکا در سازمان ملل متحد نشانگر شکست سیاست بوش تلقی می‌شد و خود بوش دربیان استراتژی جدید به آن اعتراف می‌کند . و با شکت سیاست جنگ‌طلبانه بوش دموکراتها امید زیادی برای بدست آوردن اهرم قدرت در کاخ سفید را دارند .
ولی در خانه جمهوری‌خواهان تنها راه برای هموار کردن جاده برای کاندیداتوری « جولیانی مک‌ئین » و یا کاندید دیگر ، خروج پسندیده و قابل قبول از بحران عراق است .
و ظاهراً تا پایان سال آینده هیچ چشم انداز منطقی برای تغییر شرایط در عراق به چشم نمی‌خورد اگرچه 21 هزار نیروی جدید وارد کار زار مرگ ومیر شده‌اند و هر سال عراق بیش از هزار سرباز امریکایی رادر تابوت‌های پوشیده در پرچم راهی ایالات متحده امریکا می‌کند . و سالی حدود هزار میلیارد دلار برای این جنگ هزینه می‌کند و ده‌ها هزار معلول جنگی و زخمی به جا می‌گذارد . این معلولین جنگی نقش حائز اهمیت در افکار عمومی امریکا دارد چون به وضوح مردم هر روز در مقابل چشمانشان می‌بینند و همیشه مدیا و رسانه‌های دولتی در صدد پوشاندن این جنبه اسفناک جنگ هستتند چون معتقداند انگیزه و روحیه جامعه ، در حال جنگ را پایین می‌آورد . و همین معضل معلولین بود که در جنگ ویتنام کاتالیزوری شد برای فرو ریختن ( جبهه داخلی ) و بروز مخالفت‌های مردم با سیاست جنگ طلبی امریکا .
با اعدام صدام حسین نیروهای شیعه در مقابل سنی‌ها تقویت یافتن و امریکا بخوبی می‌داند تقویت شیعیان دست آخوندها را در دخالت امور عراق باز ‌تر می‌کند و درست مثل تیغ دو سر عمل می‌کند و همین الان هم عملاً دولت ایران در عراق حکومت می‌کند . و یک راه حل اساسی و منطقی موجود نیست !!
جنون سرمایه داران صنایع تسلیحاتی و جنون نفتی بوش و دست‌یابی به منابع طبیعی کشورهای دیگر را در معادله نیاز جدید اقتصادی و نجات دلار در بازار تجارت جهانی و ایستادن در برابررشد اقتصادی چین و سایرقدرت‌های تجاری باید ارزیابی کرد و در واقع رئیس جمهور امریکا به علت سرطان عراق توان اداره تجارت جهانی را به تدریج از دست می‌دهد . و برعکس رشد و شکوفایی اقتصادی در اولویت برنامه‌های سیاست دموکرات‌ها قرار دارد . پس بوش چه کند تا در برابر دموکرات‌ها کیش و مات نشود ؟
اعزام ناوگان‌های جنگی به منطقه خلیج فارس و استقرار آنها در این منطقه هیچ ارتباطی با بحران عراق ندارد و همینطور استقرار آتشبار‌های ضد هوایی در عراق و برخی کشورهای مجاور ، احتمال حمله نظامی به ایران را روزبروز قوٌت می‌دهد .
در یک برسی ساده به نظر می‌رسد حمله به کشور ایران از طرف امریکا حماقتی بیش نباشد !! با در نظر گرفتن ناکامی‌های سیاسی نظامی در عراق و با توجه به اینکه بوش در جبهه داخلی ( امریکا ) در شروع جنگ از حمایت بالایی برخوردار بود ولی امروز پشتیبانان بوش از 50% به 30% کاهش یافته است و جبهه داخلی برای سیاستمداران ستون اصلی جنگ بشمار می‌رود و نباید فراموش کنیم که مهم‌ترین عامل شکست امریکا در ویتنام در جبهه داخلی و در خود امریکا بود نه در مزارع برنج در هند وچین.
دموکرات‌ها در تلاش هستند تا بتوانند خشت‌های دیوار استراتژی بوش را فرو ریزند و با ایران به مذاکره بنشینند .ولی بوش می‌گوید من هنوز رئیس جمهور هستم و می‌خواهم تمام کارت‌هایم را بازی کنم قبل از اینکه کنگره امریکا بتواند قانون بلوکه کردن هزینه جنگ را به تصویب برساند بوش در مورد معضل ایران احتمالاً می‌خواهد کنگره را در برابر عمل انجام شده قرار دهد و به زیان عامیانه پیش دستی کند .و با بحران سازی و حمله به ایران از بحران کنونی بیرون آید . بوش همانند سگی است که در گوشه‌ای با طناب بسته شده است و این نوع سگ‌ها خطرناک هستند چون به خاطر ترس گاز می‌گیرند و حمله می‌کنند
پس بوش باید هر جور شده دموکرات‌ها را سرجایشان بنشاند و نظر رأی دهندگان را به طرف خود معطوف کند .
حمله به سوریه با در نظر گرفتن مقاومت نیروی حزب اله و پایگاه آنها ، برای امریکا نمی‌تواند مقرون به صرفه باشد ولی ایران که هست !!
در قطعنامه شورای امنیت آمده است که نباید برعلیه ایران به اعمال زور و خشونت متوسّل شد ولی امریکا می‌تواند براحتی صحنه را عوض کند یعنی کاری کند که ایران حمله کند و بازداشت 5 مامور سرکرده سپاه قدس هم در همین تاکتیک می‌توان ارزیابی کرد و احتمالاً شاهد تحریکات دیگر در منطقه خواهیم بود .
فرض کنیم از ناوگان‌های هواپیمابر امریکایی جنگنده‌ای در یک مانور در حدّ و حریم هوایی ایران پرواز کند . کجاست این حّد و مرز هوایی در آسمان ؟ همین چند ماه پیش وقتی جنگ خانمان‌سوز لبنان آغاز شد اسرائیلی‌ها می‌گفتند حزب‌اله به سربازان بازرسی در خاک اسرائیل حمّله کرده‌اند . و حزب‌اله می‌گفت اوّل اسرائیل به خاک لبنان حمله کرد و اختلاف فقط سر چند متر بود و سر همین چند متر لبنان چندین شبانه روز زیر آتشبار هواپیماها و موشک‌های اسرائیلی قرار گرفت و لبنان را به خاک و خون کشیدند و همین طور چندین شبانه روز حیفا در شمال اسرائیل زیر موشکهای ایرانی حزب‌اله قرار داشت . و این حّد مرز در آسمان چند متّر نیست بل هزاران متر بشمار می‌رود و جنگنده‌ها با سرعتی حدود 1000 کیلو متّر در ساعت حرکت می‌کنند و می‌شود گفت حدود 270 متر در ثانیّه ، و در عرض چند ثانیّه می‌توانند از حّد حریم مرزی ایران بگذرند و بازگردند .
می‌تواند یک حادثه هوایی و شلیک یک موشک آغازگر یک جنگ و حمّله نظامی شود مهّم نیست کی اوّل شلیک کرده مهّم این است که دیگر کار از کار گذشته است و می‌تواند شروع حمّله هوایی امریکا باشد . نقاط و مکان‌های استرانژیک حکومت ایران را در هم می‌کوبد تا ظاهراً به ایران درسی دهد تا دیگر به حریم هوایی بین‌المللی شلیک نکند !!
و حتماً ضد هوایی و جنگنده‌های ایران پاسخ خواهند داد تا از حریم مرزی خود دفاع کنند . و احتمالاّ ایران در دراز مدتّ توان رویارویی با نیروی هوایی امریکا را نخواهد داشت . ولی ایران توان مقابله با ناوگان‌های امریکایی مستقر در خلیج فارس را دارد و موشک‌های ضد ناو روسی را بکار می‌گیرند و می‌توانند ناوگان امریکایی را به قعر آب بفرستد و این خواسته جورج دبلیو بوش است . و بهترین هدیه 2007 برای رئیس جمهور امریکا خواهد بود کارشناسان نظامی معتقد هستند این ناوگان‌ها را مانند کادویی در سینی نقره‌ای آماده کرده‌اند و به لحاظ نظامی لزومی برای استقرار آن‌ها در خلیج فارس نبوده است .
تصاویر تفنگداران دریایی امریکا با جلیقه‌های نجات و تلاش بری نجات جان بازماندگان ناوگان می‌تواند مردم امریکا را تحت تأثیر قرار دهد و حس ناسیونالیستی می‌تواند حمایت مردم امریکا را برای پشتیبانی از بمباران سایت‌های هسته‌ای ایران و مراکز نظامی و راه‌های ارتباطی و کارخانه‌ها و... راه را برای جورج بوش هموار کند .
و امّا دموکرات‌ها چه می‌خواهند بگویند ؟ و احتمالاً بایدسکوت کنند و باید در برابر وضعیت پیش آمده قورباغه را قورت دهند و برگه‌های رأی شهروندان امریکایی دوباره در صندوق جمهوری‌خواهان خواهد رفت و هر نوع پیشنهاد و مذاکره فوراً با بر چسب همکاری با دشمن و دشمن امریکا تلقی خواهد شد و بقیه امور کار را رسانه‌های گروهی انجام می‌دهند و همه را سرجایشان می‌نشانند .
و اگر این سنازیو عمّلی گردد جورج بوش برای سومین باز بعد از روزولت 1936 -1940 -1044 به مقام ریاست جمهوری برگزیده خواهد شد . آیا بوش در فکر چنین سناریوی نیست ؟؟؟

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

چهارشنبه، دی ۱۳، ۱۳۸۵

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed