Recent Posts

پنجشنبه، اسفند ۰۳، ۱۳۸۵





در قحط سال سرزمین من



در قحط سال سرزمین من
احمد بذر امید کاشت


احمد سر بر شانه گیسوان سوگ
سبزه‌زاران گذاشته است

احمد مرگ شکوفه را
بر درخت دیده است


احمد گریه جنگل را
شنیده است

در کویر شوره‌ زار مهین
احمد بذر جسارت کاشت
احمد ترسی از تبر نداشت
احمد بذر مقاومت کاشت

بذر‌های تو احمد
روزی به بار خواهد نشست

و گلبرگ‌های خشک‌یده
در روح سبز ِ جوانه‌های تو
گل خواهد داد

و پرتوی خورشید
بر زمین تاول زده تو
و دشت‌های خونین میهنم
باز خواهد گشت

و آواز نرم باران بهاری
ترا به فردا خواهد خواند


بذر‌های تو احمد
روزی به بار خواهد نشست
در بذر تو
عصاره‌ی شجاعت
و استقامت است

بذر عشق تو
ریشه در این خاک دارد
به انتظار رویش بذر تو خواهم ماند
بذر بارور تو را باور دارم

ح مقدم (بادبان)

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

0 نظرات: